به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، هرگاه مسئله «سقط عمدی و غیرقانونی جنین» مطرح می شود یکی از اولین مطالبی که به ذهن مخاطبان خطور می کند. نامشروع بودن جنین هایی است که سقط می شوند. اما به راستی چه تعداد از این جنین ها نامشروع بوده و چه تعداد مشروع و در چهارچوب روابط خانوادگی اند؟
نشریه لانست در مقاله ای که در شماره ۳۸۸ خود در ماه جولای سال ۲۰۱۶ منتشر کرد، با استناد به اطلاعات نهادهای بین المللی بهداشت و درمان و نیز اطلاعات دریافت شده از دولت ها در کشورهای مختلف دنیا به بررسی میزان شیوع و شرایط سقط های عمدی در دنیا و مقایسه این داده ها در دو بازه ی زمانی ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ و ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ پرداخت.
براساس این مقاله میزان عمومی ارتکاب سقط عمدی در دنیا از ۴۰ سقط به ازای هر ۱۰۰۰ زن در سالهای ۱۹۹۴-۱۹۹۰ به ۳۵ مورد در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۰ کاهش یافته است. در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ میزان وقوع سقط های عمدی در دنیا حدود ۵۶ میلیون سقط بوده است که ۷۳% آنها در زنان متاهل و ۲۷% آنها در زنان مجرد اتفاق افتاده است. این آمار نشان می دهد که در دنیا و علیرغم وجود انواع ادیان و مذاهب و اقشار مختلف غیر متعهد به خانواده که در بسیاری از کشورها وجود دارند و نیز با وجود آمار سرسام آور روابط بدون چهارچوب در جوامع، حدود سه چهارم سقط های القایی مربوط به روابط سالم و خانوادگی ست که منجر به سقط جنین های مشروع می شود.
بررسی مطالعات بومی کشورمان نیز نشان می دهد که نامشروع بودن جنین جزء علل اصلی سقط های القایی نیست. مطالعه ای که توسط ویسی و همکارانش در کرمانشاه انجام شد نشان می دهد که مهمترین دلایل زنان برای سقط، عدم تمایل به داشتن فرزند بیشتر و فاصله کم با فرزند قبلی است. هم چنین مطالعه ی نوری زاد و همکارانش بر روی زنان آذری نگرش منفی اجتماع نسبت به تعدد کودکان را در عدم تداوم بارداری ناخواسته موثر می داند. مطالعه ای که دکتر عرفانی استاد ایرانی دانسده جامعه شناسی دانشگاه نیپیسینگ کانادا و همکارانش بر روی زنان تهرانی انجام دادند و در سال ۹۷ منتشر شد نیز نشان می دهد که علت عمده ی سقط عمدی جنین محدود کردن جمعیت خانواده و فاصله گذاری بین فرزندان است. بعد از آن سقط عمدی در زنانی که فرزندی ندارند یا فقط یک فرزند دارند شیوع بیشتری دارد. شیوع سقط عمدی ارتباط منفی با اعتقادات مذهبی دارد و زنان متومل و ساکن مناطق بالای شهری نرخ سقط عمدی بالاتری دارند.
از سوی دیگر در مطالعه سرایی و همکارانش که در مجله زن در توسعه و سیاست منتشر شد نیز اذعان شده است که محدود کردن تعداد فرزندان خانواده از مهم ترین عوامل سقط است. بعد از آن دلایل اقتصادی و مشکلات زناشویی است. بین طبقه اجتماعی و سقط رابطه مستقیم وجود دارد والدین در طبقات بالای اجتماعی فرزند را بیشتر مانع پیشرفت خود میدانند و از طرفی برای بزرگ کردن فرزند به سطح رفاه و امکانات بیشتری نیاز دارند.
بنابر آنچه پژوهش های بومی نشان می دهند و طی مطالعاتی که دلایل سقط های عمدی را در جمعیت های تصادفی مورد مطالعه قرار داده است، در فهرست اولویت های علت سقط عمدی خبری از نامشروع بودن جنین نیست و این علت در مطالعات ایرانی در کمتر از هشت درصد موارد خودنمایی می کند. این در حالیست که همه مطالعات ایرانی بر روی یک موضوع متفق القول هستند: «سقط در ایران بیش از هر چیر ناشی از نگاه منفی آحاد جامعه به فرزند بیشتر است». همه مطالعات ایرانی نشان می دهند که سقط عمدی در ایران پدیده ای تحت تاثیر شیوع روابط ناسالم نیست و حتی نقش مشکلات معیشتی نیز در این حوزه کمتر از نقش انگ اجتماعی ایجاد شده برای فرزند ناخواسته و بیشتر است. به طوریکه دکتر عرفانی که مطالعات خود را در مورد ســقطهای عمدی در شــهر تهران انجــام داده است، میزان ســقطهای غیر قانونــی را در زنان کارمند، با درآمد بــالا، دارای تحصیلات عالی، اعتقادات مذهبی کمتر و دارای دو فرزند، بیشــتر ذکر کرده است.
پدیده سقط در ایران بیش از هرچیز ناشی از ایجاد یک نگاه متفاوت به فرزند است. فرزندی که قرن ها به عنوان سرمایه اقتصادی و نشاط بخش خانواده به آن نگاه می شد با تغییر نگاه زنان و مردان جوان ایرانی و نیز با گسترش سطح توقعات و طرح شدن طیف وسیعی از نیازها به عنوان نیاز های ضروری ، تبدیل به عنصری شده است که مانعی برای لذت جویی و زندگی شاد والدین بوده و برای نگهداری و مراقبت از او به منابع مالی زیادی نیاز است. به نظر می رسد انسان مدرن در جامعه امروز وقتی با موضوع بارداری ناخواسته مواجه می شود به دلیل اهمیت بالایی که برای برنامه ریزی خود در زندگی قائل است به هم خوردن این برنامه را نمی پذیرد و راحت ترین راه حل را انتخاب می کند. و در این میان هرچه زوایای زندگی مدرن اعم از تحصیلات، شغل و طبقه اجتماعی بیشتر در این فرد بروز پیدا کرده و اعتقادات مذهبی در او کمرنگ تر شده باشد احتمال انتخاب گزینه «سقط جنین» بیشتر خواهد بود.
برایان کاپلان استاد اقتصاد و نویسنده معروف امریکایی در کتابی با عنوان «دلایل خودخواهانه برای داشتن فرزند بیشتر» علاوه بر رد کردن موضوع تاثیر اقتصاد بر فرزند خواهی کمتر، با اشاره به موفق تر بودن خانواده های پر جمعیت تر در مسائل اقتصادی این سوال را مطرح می کند که آیا تعداد فرزندی که امروز می خواهید با تعداد فرزندی که در شصت سالگی تمایل به داشتنش خواهید داشت برابری می کند؟ وی در بخش دیگری از کتابش می نویسد: تولد یک انسان بیشتر به معنای تولد ایده های بیشتر است و این ایده ها انرژی لازم برای حرکت موتور پیشرفت را فراهم می کنند و در ادامه به جوامع و خانواده ها پیشنهاد می دهد که به یک فرزند بیشتر به چشم مثبتی نگاه کنند:“One more kid: Good for YOU, Good for the world”