به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، کتاب «ریشههای ناخودآگاه شخصیت: تیپشناسی یونگی و آزمون MBTI» نوشته کاترین مایرز و لیندا کِربی و ترجمه آرسام هورداد (با مقدمهای از محمدرضا سرگلزایی) در شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۲۱۳ صفحه و بهای ۷۵ هزار تومان توسط نشر افکار منتشر شد. این کتاب هشتمین مجلد از مجموعه روانشناسی نشر افکار است.
کتاب سه فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «کارکردهای تیپهای شخصیتی»، «توسعه تیپ شخصیتی: مدلی برای رشد همیشگی» و «توسعه بخشیدنِ آگاهانه به تیپ شخصیتی». کتاب سه پیوست نیز دارد: «پیشنیاز: آشنایی با تیپ شناسی MBTI»، «نگاهی دقیقتر به هشت کارکرد یونگی» و «توسعه بیشتر تیپ: تقویت هوش هیجانی».
نگریستن به دنیا از دریچه تیپهای شخصیتی موقعیتی را فراهم میکند تا به کمک آن به فهم عمیقتری در مورد خود و دیگران دست پیدا کنیم. این کتاب نقشه راهنمایی است برای پی بردن به لایههای عمیقترِ تیپهای شخصیتی. ایدههای این کتاب به مخاطب کمک میکند تا از تمام ظرفیتهای درونیاش بهره ببرد.
نویسندگان این کتاب اعتقادی به دسته بندی کردن آدمها و برچسب زدن روی آنها بر اساس تیپ شخصیتیشان ندارند. سرتاسر این کتاب قائل به پویایی شخصیت است و از توسعه مداوم آن صحبت میکند.
تست MBTIیک پرسشنامه روانسنجی فردی است که برای شناسایی نوع شخصیت، نقاط قوت و اولویتهای افراد طراحی شده است. این تست توسط ایزابل مایرز (Isabel Myers) و مادرش کاترین بریگز (Katherine Briggs) و بر اساس کارشان بر روی تئوری کارل یونگ (Carl Jung) درمورد انواع شخصیت تهیه شده است. امروزه، تست MBTI بهعنوان یکی از از پرکاربردترین ابزارهای روانشناسی در دنیا شناخته میشود.
در بخشی از مقدمه سرگلزایی بر این کتاب آمده است: «وقتی کارل گوستاو یونگ در ۱۹۱۲ کتاب «تحول نمادهای زیست مایه» را نوشت فروید او را طرد کرد چرا که یونگ در این کتاب، به جای حق دادن به زیگموند فروید در مورد اختلاف نظرش با آلفرد آدلر، به تجمیع دیدگاه این دو نفر پرداخته بود. این جدایی، فرصتی فراهم کرد تا یونگ به طراحی نظریه خودش مشغول شود و در عین حال به ژرف کاوی درباره زمینه اختلاف نظر فروید و آدلر و خودش نیز بپردازد. ثمره این ژرفکاوی این بود که یونگ در سال ۱۹۲۱ کتاب «تیپهای شخصیتی» را منتشر ساخت و در آن کتاب ضمن معرفی ویژگیهای سرشت متفاوت انسانها، ریشه بسیاری از اختلاف نظرها حتی در بین متفکران و نظریه پردازان را، تفاوت سرشت شخصیتی آنان دانست.
در ۱۹۲۳، کاترین بریگز ۴۸ ساله که در آمریکا معلم کودکان بود کتاب یونگ را خواند و آن را پاسخی برای چالش فکریاش دید. کاترین، سالها در این فکر بود که بر اساس تفاوت سرشت کودکان، روش آموزش به آنها باید متفاوت و متناسب با شخصیت هر کودک باشد و خود نیز تلاش کرده بود به طبقه بندی کودکان بپردازد. کاترین، کتاب یونگ را به ایزابل بریگز مایرز دختر ۲۶ سالهاش هم معرفی کرد، زیرا ایزابل قصه مینوشت و برای شخصیت پردازی قصههایش نیاز به الگویی داشت که بتواند تفاوت انتخابها و تصمیمهای انسانها را درک کند. آشنایی این مادر و دختر با یونگ و نظریهاش مسیر زندگی این دو را تغییر داد و آنها زندگیشان را صرف این کردند که الگویی منسجم و جامع برای تشخیص تفاوتهای استعدادها و تواناییهای انسانها بسازند.»