به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، سندرم ایمپاستر، که به آن تقلب ادراکشده نیز گفته میشود، شامل احساس شک به خود و ناتوانی است که شخص علیرغم تحصیلات، تجربه و دستاوردهای مختلف این احساسات را همچنان تجربه میکند. یک مقاله مروری در سال ۲۰۱۹ درباره این سندرم، نشان داد که بین ۹ تا ۸۲ درصد از افراد در مقاطعی از زندگی خود چنین افکاری داشتهاند.
تحقیقات اولیه درباره این پدیده عمدتا بر زنان موفق و توانمند متمرکز بود. در تحقیقات بعدی مشخص شد که این سندرم میتواند هر شخصی را در هر حرفهای تحت تاثیر قرار دهد، از دانشجویان تحصیلات تکمیلی گرفته تا مدیران ارشد یک کمپانی بزرگ.
اغلب افراد برای مقابله با این احساسات، ممکن است بیشتر کار کنند و یا استانداردهای بالاتری برای خودشان در نظر بگیرند. این فشارهای روانی در نهایت میتواند به سلامت روان و عملکرد افراد آسیب برساند؛ بنابراین توصیه میکنیم در صورت داشتن چنین افکاری به یک روانشناس مراجعه کنید.
علت ابتلا به سندروم ایمپاستر
هنوز علت مشخصی برای بروز این سندرم وجود ندارد و تحقیقات برای تشخیص علل آن ادامه دارد. ترکیبی از عواملی که ممکن است باعث بروز این سندرم شوند، عبارتاند از:
۱. سبک تربیتی والدین و محیط زندگی دوران کودکی
محیط زندگی و رفتارهای والدین یکی از عوامل ابتلا به این سندرم است. این عوامل و رفتارها عبارتاند از:
-
تحت فشار قرار گرفتن برای عملکرد خوب داشتن در مدرسه
-
مقایسه شدن با خواهر و برادر یا سایر همکلاسیها
-
تاکید بر باهوش بودن فرد
-
انتقاد شدید از اشتباهات فرد
۲. ویژگیهای شخصیتی
برخی از ویژگیهای شخصیتی میتوانند میزان ابتلا به این سندرم را افزایش دهند. این ویژگیهای شخصیتی عبارتاند از:
-
تمایل به کمالگرایی
-
عدم اعتماد به توانایی خود برای مدیریت رفتارها و مسئولیتهای زندگی
-
کسب نمره بالا در معیار روانرنجوری (Neuroticism) آزمون نئو
-
کسب نمره پایین در معیار وظیفهشناسی (Conscientiousness) آزمون نئو
۳. مشکلات سلامت روان
این سندرم و مشکلات سلامت روان از جمله ابتلا به افسردگی و اضطراب میتوانند روی یکدیگر اثر گذاشته و وضعیت را پیچیدهتر کنند. برای مثال سندروم تقلبی بودن یا سندرم افراد موفق میتواند باعث شود که فرد خود را کمتر و پایینتر از دیگران ببیند. احساس خودکمبینی نیز میتواند منجر به کاهش اعتمادبهنفس، تردید نسبت به خود، افسردگی و اضطراب شود.
۴. مسئولیتهای جدید
احساس نالایق بودن نسبت به فرصتهای شغلی یا تحصیلی جدید، یک احساس غیر معمول نیست. قطعا شما آن شغل یا موقعیت تحصیلی را میخواهید؛ اما ممکن است نگران باشید که نتوانید انتظارات را برآورده کنید. این احساسات ممکن است با گذشت زمان و آشنا شدن با وظایف شغلی و تحصیلی کاهش یابند. با این حال، این احساسات میتوانند بدتر شوند؛ بهویژه اگر حمایت، تایید یا تشویق از سوی سرپرستان یا همکارانتان دریافت نکنید.
علائم سندروم ایمپاستر
احساسات ایمپاستر نمایانگر یک تضاد بین برداشت افراد از خودشان و تصویری است که دیگران از آنها میبینند. حتی زمانی که دیگران استعدادهای آنها را تحسین میکنند، این افراد موفقیتهای خود را به زمانبندی و شانس خوب نسبت میدهند. علائم این سندرم عبارتاند از:
-
تلاش برای اینکه دیگران متوجه کاستیها یا شکستهای آنها نشوند
-
تلاش زیاد برای اینکه شایسته نقشهایی شوند که فکر میکنند لیاقتشان را ندارند
-
برای جبران کمبود هوش از نظر خودشان، تلاش بسیاری میکنند
-
احساس گناه داشتن برای اینکه تصور میکنند در حال فریب دادن دیگران هستند
این افراد هرگونه تحسین دیگران را به ترحم یا همدردی نسبت میدهند. علاوه بر این، تمام تقصیرهای هر اشتباهی را که مرتکب میشوند، به عهده میگیرند؛ حتی اشتباهات جزئی که ممکن است در هر شرایطی ایجاد شود.
به مرور زمان، این وضعیت میتواند چرخهای از اضطراب، افسردگی و احساس گناه را ایجاد کند. زندگی در ترس دائمی از اینکه دیگران متوجه استعدادهای واقعی آنها شوند، باعث میشود که در هر کاری به دنبال کمال باشند. در نهایت وقتی فرد به آن سطح از کمال دست نمییابد، ممکن است احساس گناه یا بیارزشی کند و به دلیل تلاشهای مداوم دچار خستگی و سرخوردگی شود.
روش تشخیص سندروم ایمپاستر
افراد مبتلا به این سندرم دائما به تواناییهای خود تردید دارند و احساس میکنند شایسته موفقیتهایی که کسب کردهاند، نیستند. آنها معمولا بهجای اینکه خود را تحسین کنند، موفقیتهای خود را به شانس، زمانبندی یا عوامل خارجی دیگر نسبت میدهند و تلاشهای خود را نادیده میگیرند.
همچنین آنها ممکن است از ریسک کردن یا امتحان چیزهای جدید خودداری کنند؛ زیرا میترسند شکست بخورند یا به اندازه کافی خوب نباشند. اگر احساس میکنید علائمی که در این مقاله ذکر شده است را دارید، توصیه میکنیم برای بررسی بیشتر به یک روانپزشک مراجعه کنید.
درمان سندروم ایمپاستر
درمان و مدیریت سندروم ایمپاستر بسته به میزان تاثیری که این سندرم بر زندگی فرد دارد، متفاوت خواهد بود. درمانهای پزشکی و رواندرمانی باید بهصورت موردی و با توجه به شرایط فردی انجام شده و به وضعیت سلامت رفتاری نیز توجه شود. درمانهایی که برای مدیریت این سندرم توصیه میشوند عبارتاند از:
-
خوداندیشی برای شناخت فرآیندهای ذهنی (متاکاگنیشن)
-
مشاوره فردی
-
رفتاردرمانی شناختی (CBT)
-
رواندرمانی
-
مدیتیشن و تمرینات خودآگاهی
تسریر مراقب سلامتی شماست!