به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، تحقیقات صورت گرفته روی اثربخشی رایجترین داروهای تجویز شده نشان میدهد که این داروها میتوانند علائم را در افسردگی شدید تخفیف دهند. این واقعیت را از این ادعا عقب نگه نداشته که اخیراً در یک مقالهی بسیار بحث بر انگیز در نیویورکتایمز نوشته شده که داروهای ضد افسردگی تقریباً برای هر چیزی که روان ما را آزرده میکنند خوب هستند، حتی اگر از نظر روانشناختی نرمال یا شاید ذرهای دچار اختلال عصبی باشیم. اما به ما نگفتهاند که نتایج مطالعات تحت حمایت شرکتهای داروسازی که حاکی از عدم اثربخشی این داروها بودهاند منتشر نشده است، مسئلهای که به آن پدیدهی “کشوی پروندهها” گفته میشود.
چیزی که شاید ندانید این است که داروهای مذکور برای علائم افسردگی خفیف تا متوسط اثربخش نیستند. بدتر این که عوارض جانبی و تداخل این داروها با داروهای دیگر میتواند علائم روانی فرد را بدتر کرده و منجر به بروز مشکلات سلامتی جدی گردد.
اگر تا به این جا به اندازهی کافی بد نبوده این را هم بخوانید که قسمت اعظم داروهایی که برای درمان اختلالات روانی تجویز میشوند، در نسخهی متخصصان سلامت روانی نبوده، بلکه توسط پزشکانی تجویز میشوند که زیر ۱۵ دقیقه تصمیم میگیرند بدون حل مشکلات مربوط به افکار و احساسات فرد دارو تجویز کنند.
این راهحلهای دارویی برای مشکلات زندگی در خدمت مردم قرار نگرفته است. علاوه بر این هزینهی داروهای مذکور به سبد هزینههای مراقبت سلامت ما اضافه میشود که خود آنها نیز با کسر درآمد، مشکلات سقف بدهیها و نوسان حق بیمهها گره خوردهاند.
برای مثال در ۲۰۱۰ بر اساس گزارش IMS، داروهای ضد افسردگی دومین ردهی دارویی در ایالات متحده بودند که پزشکان علاقه به تجویز آنها داشتند (۲۵۳.۶ میلیون نسخه). هزینهی کلی سالانه چیزی در حدود ۱۱.۶ میلیارد دلار میشود که ۴ درصد از کل هزینههای داروهای تجویزی را به خود اختصاص داده است.
رواندرمانی برای بسیاری از مشکلاتی که باعث میشوند مردم به دنبال درمان بروند، ارزانتر و اثربخشتر دارودرمانی است. تخمینهای صورت گرفته برای ارزیابی اثربخشی رواندرمانی بر اساس صدها مطالعهی تجربی نشان میدهد که تقریباً این روش در ۸۰-۷۵ درصد مواقع مؤثر واقع شده است. این آمار واقعاً چشمگیر است. و باور بکنید یا نه، مخصوصاً وقتی این تأثیر را روی توانایی دستیابی به اهداف زندگی در نظر بگیرید، رواندرمانی بسیار ارزانتر از دارو درمانی است.
رواندرمانی برای رسیدن به اثربخشی خود باید حائز معیارهای تعریف شدهای باشد. با در نظر گرفتن صدها مطالعه در این زمینه، بروس وامپولد روانشناس در یکی از سمپوزیومهای اخیر انجمن روانشناسی آمریکا از یافتههای کنونی چیزی جدیدی را ارائه داد.
ما آنها را فهرست کرده و به زبان ساده اینجا آوردهام تا شما از آنها برای ارزیابی متخصصان سلامت روانی که به شما یا نزدیکانتان خدمات ارائه میدهند استفاده کنید.
۱. حرفهای متشکل از یک دستهی پیچیده از مهارتهای بین شخصی
رواندرمانگران حرفهای قادرند تا خودشان را به خوبی بیان کنند. آنها موشکافانه فکر و احساس مردم را مثل مو از ماست بیرون میکشند. با مراجعین خود برخورد گرمی با مقبولیت، همدلی و تمرکز بر دیگران و نه خودشان دارند.
این برای شما به چه معناست: وقتی دربارهی چیزی که بر شما میگذرد صحبت میکنید آیا درمانگر برای فهمیدن احساس واقعی شما اشتیاق نشان میدهد؟ آیا او میتواند به زبانی که شما درک میکنید با شما حرف بزند؟ آیا درمانگر دربارهی شما حرف میزند یا خودش؟
۲. توانایی کمک به شما در اعتماد به او
بر اساس چیزی که وامپولد نوشته، مردم در عرض ۵۰ هزارم ثانیه بعد از ملاقات یک شخص تصمیم میگیرند که به او اعتماد کنند یا نه. مراجعین یک درمانگر خوب اعتقاد دارند که درمانگرشان برای آنها مفید خواهد بود، چون به صورت کلامی و غیر کلامی ثابت میکند کسی است که فرد باید به او اعتماد کند.
این برای شما به چه معناست: احساسات درونی شما در اولین دیدار با این شخص چگونه است؟ آیا این فرد کسی است که به شما احساس رابطهی کارکردی خوبی میدهد و حس باور شما به این فرد تبدیل به خیانت نمیشود؟ درست است که بر اساس کد اخلاقی روانشناسان آنها باید مسائل غیر قانونی یا خطرناک را به سمع مراجع قانونی از جمله پلیس یا آژانس خدمات اجتماعی برسانند، اما همین الزامات نیز به شما کمک مینماید تا احساس اعتماد به درمانگر پیدا کنید؛ چون میدانید که از شما و کسانی که برایتان مهم هستند محافظت خواهد شد.
۳. تمایل به متحد شدن با شما
یکی از مستحکمترین پیشبینی کنندههای پیامد درمانی خوب احساس شراکت بین بیمار و درمانگر است. در اصطلاح به این حس اتحاد درمانی میگویند. درمانگران کاربلد قادر به متحد شدن با انواع مختلفی از مراجعین هستند.
این برای شما به چه معناست: آیا این حس را دارید که درمانگر شما به تعریف اهداف مورد توافق هر دوی شما اهتمام دارد؟ با این که در این بین او فرد متخصص است، اما آیا شما هم این حس را دارید که او به اهدافتان توجه میکند و میخواهد اهدافی را تعریف کند که مورد توافق هر دوی شما باشد؟
۴. توانایی توجیه علائم شما و تطبیق این توجیه با تغییر اوضاع
کسانی که پیش درمانگر آمدهاند میخواهند علت بروز علائم خود را بدانند، حتی اگر این بار اولی نباشد که برای درمان مراجعه کردهاند. درمانگران خوب توضیحاتی ارائه میدهند که برای مردم قابل فهم باشد اما در عین حال قابلیت تطابق با روش درمانی خود را هم دارند.
این برای شما به چه معناست: آیا چیزهایی را که درمانگر دربارهی علل علائم شما میگوید درک میکنید؟ لازم نیست (و احتمالاً نباید) توضیحات “علمی” باشد؛ این توضیح باید به روش شما ارائه شده و علت احساسات شما را به زبان خودتان بازگو کند. همچنین باید حس کنید که درمانگر خواهان کسب اطلاعات جدید دربارهی علائم شما در طول دورهی درمانی است.
۵. تعهد به ایجاد یک برنامهی درمانی سازگار و قابل قبول
درمانگر خوب در همان اوایل درمان ارزیابی را شروع میکند. به دنبال ارزیابی آنها باید یک برنامهی درمانی ایجاد کرده و آن برنامه را با شما به اشتراک بگذارند.
این برای شما به چه معناست: آیا درمانگر دربارهی نوع درمانی که مد نظر دارد با شما حرف میزند؟ شما نباید دربارهی وقایعی که اتفاق میافتد و چرایی آنها تردید داشته باشید. مگر این که از برنامه درمانی اطلاع داشته باشید و به خاطر این که از اهمیت درمان باخبر نیستید از خطر عدم همکاری با درمانگر فرار کنید.
۶. انتقال اعتماد دربارهی دورهی درمان
درمانگر کاربلد با انتقال حس ارزشمندی نسبت به روند درمان فرد را در روند درمانی نگه میدارد. چنین درمانگرانی به مراجعین خود اجازه میدهند تا در سایهی دانشی که نحوه و چرایی درمان را مشخص میکند حس امنیت به وجود بیاید.
این برای شما به چه معناست: اگر شما حس کنید که درمانگر کنترل دورهی درمانی و نه خود شما را در اختیار دارد احتمال پیشرفت شما بالاتر خواهد بود. تردید دربارهی این که آیا درمانگر میداند در حال انجام چه کاری است، کل روند درمان را زیر سؤال میبرد. مشخص است که اگر شما دربارهی چیزی شکایت داشتید باید بتوانید آن را مطرح کنید. اگرچه یک درمانگر خود مثل یک شرکت بیمهی خوب است؛ هر دو سعی میکنند به شما بفهمانند که جای خوبی آمدهاید.
۷. توجه به پیشرفت درمان و انتقال این علاقمندی به فرد
درمانگران خود به نحوهی پاسخ بیمار خود به درمان بسیار حساس هستند. آنها نشان میدهند که خوب شدن فرد برایشان اهمیت دارد.
این برای شما به چه معناست: با توجه به واقعی بودن درمان در شرایط مراقبتی مدیریت شده، دورههای طولانی درمان به طور روزافزونی دشوارتر میگردد. حتی اگر این شرایط وجود نداشته باشد، وقتی درمانگر پیشرفتهای حاصله در روند درمان را با شما بررسی میکند، به شما نشان میدهد که اهمیت میدهد. این به معنای لزوم پیشرفت در هر جلسه نیست اما درمانگر باید به اندازهی کافی نگران باشد که به طور مرتب میزان پیشرفت را و حس کنونی شما را بررسی نماید.
۸. انعطاف در تطبیق دادن درمان بر اساس ویژگیهای فردی
درمانگر حرفهای یک برنامهی ثابت برای همه ندارد، مثل رویکرد “یک اندازه برای همه” (طبق نظرات پژوهشگر رواندرمانی دانشگاه اسکرانتون جان نارکراس). تحقیقات رواندرمانی نشان میدهد که بعضی از درمانهای رواندرمانی برای اختلالات روانی خاص بهتر از بقیه هستند. اگرچه درمانگر باید خودش را با ویژگیهای خاص فرد مراجعه کننده وفق دهد.
این برای شما به چه معناست: اگر حس شما این است که درمانگر یک سری قواعد را دنبال میکند و نگرانیهای خاص شما برای او مهم نیست، حتماً احساسات خود را در این باره بیان کنید. دقیقاً بگویید چه چیزهایی برای شما خوب بوده و چه چیزهایی نه. در برخی موارد ممکن است ناراحتی شما اقتضای فاز درمانی باشد. با این وجود شنیده شدن صدای شما اهمیت دارد.
۹. القای حس امید و خوشبینی راجع به شانس بهبودی
به وجود آوردن حس این که قرار است همه چیز درست شود اغلب بخش بزرگی از معادله را در یک درمان موفق تشکیل میدهد. اگرچه یک درمانگر خوب امید واهی ندارد، بلکه میداند چگونه یک تعادل خوب بین واقعبینی و امید به وجود بیاورد.
این برای شما به چه معناست: درمانگر خوب به شما تلقین میکند که به فکر بهتر شدن باشید. اگرچه شاید شما بر اساس تجربه بگویید که با این وجود علائم دوباره باز میگردند اما هنوز هم خوشبینی به رویکرد درمانی بهتر از منفیگرایی است و اگر درمانگر این حس امید را در شما شکل دهد سهم شما از نتیجهی درمان درخشانتر خواهد بود.
۱۰. حساسیت نسبت به پسزمینهی فرهنگی
اصول اقدامات مبتنی بر شواهد تأیید شده توسط انجمن روانشناسی آمریکا توصیه میکند که درمانگران درمان خود را با ارزشهای فرهنگی افراد سازگار سازند. این کار شامل احترام گذاشتن به زمینه فرهنگی و آگاه بودن از شیوههای فکری داخل فرهنگ و جامعهی شما، مثل روابط خانوادگی، اعمال مذهبی و رفتار مناسب است.
این برای شما به چه معناست: رواندرمانگر خوب نباید نظرات آزاردهندهای دربارهی جنسیت، نژاد، قومیت، جهتگیری جنسی، مذهب یا پسزمینهی فرهنگی شما به زبان بیاورد. اگرچه این حق را دارد که از مسائل ممنوعه یا سنتهایی که در زندگی شما مهم هستند آگاه باشد. اگر چنین اتفاقی رخ داد علت آن را توضیح دهید. اگر درمانگر از چیز خاصی اطلاع ندارد به او بگویید و او از این اطلاعاتی شما هدیه دادید تشکر خواهد کرد.
۱۱. دارای دیدگاه نسبت به خود
درمانگر خوب از احوالات خودش آگاه است و میتواند بین مسائل خودش و بیمارانش فرق بگذارد. فروید اصطلاح “انتقال متقابل” را برای تعریف مواردی ابداع کرد که در آن مسائل بیمار منجر به واکنشهای عاطفی در درمانگر میشود. قدرت تشخیص و مدیریت واکنشهای شخصی نسبت به مسائل بیماران برای درمانگران بسیار مهم است.
این برای شما به چه معناست: اگر درمانگر شما در جلسه درمانی از مشکلات شخصی خودش حرف میزند و به نظر شما این کار رد شدن از خط شفافسازی شخصی است، این مسئله را با اون در میان بگذارید. ناخودآگاه بازیهای عجیبی برای همه ما دارد و درمانگران نیز مستثنی نیستند، اما بهترینها میتوانند واکنشهای خود را حتی با داشتن تجربیاتی که بر آنها تأثیر داشته تحت کنترل دربیاورند.
۱۲. اتکا به بهترین شواهد علمی
درمانگرانی که بر اساس راهنماهای مبتنی بر شواهد انجمن روانشناسی آمریکا عمل میکنند، شانه به شانه آخرین پیشرفتها در روانشناسی بالینی، مخصوصاً در زمینهی تخصص خود پیش میروند. ایدئالترین حالت هم تغییر رویکردهای درمانی بر اساس آخرین دانش موجود است.
این برای شما به چه معناست: امروزه خود بیماران به منابعی دسترسی دارند که به آنها اجازهی ارزیابی درمانی را که دریافت میکنند میدهد. با این که معمولاً توصیه نمیشود افراد به درمانگران خود دربارهی روشهای جدید و آزمایش نشدهای که در اینترنت خواندهاند پیشنهاد بدهند، اما باز هم توصیه میشود برای این که مطمئن شوید آخرین درمانهای ثابت شده را دریافت میکنید به وبسایتهای معتبر سر بزنید.
۱۳. مشارکت در آموزش و تحصیلات مداوم
متخصصان رسمی سلامت روان برای حفظ گواهینامههای خود باید در امور تحصیلات مداوم مشارکت داشته باشند. دنبال کردن و تکمیل این آموزش از نظر قانونی الزامآور میباشد.
این برای شما به چه معناست: تا زمانی که تراپیست شما گواهینامههای لازم را دارد میتوانید مطمئن باشید که تحصیلات و تجربیات آموزشی لازم را کسب کرده است. برای کسب اطلاعات لازم دربارهی صلاحیتهای درمانگر خود میتوانید به وبسایت انجمن ایالت خود مراجعه نموده و همچنین سوابق او را بررسی کنید.
جمعبندی
پیامد درمان به عوامل زیادی بستگی دارد اما پژوهشگران رواندرمانی شواهد زیادی دارند که نشان میدهد این ۱۳ عامل کیفی نقش مهمی در افزایش شانس موفقیت درمان ایفا میکنند.
تراپی انواع و اقسام مختلفی مثل مشاوره ازدواج و مشاوره شغلی دارد. شاید هیچ درمانگری همهی این ۱۳ معیار را نداشته باشد اما با اشراف بر آنها میتوانید مطمئن شوید که شما یا عزیزتان بهترین درمان ممکن را دریافت میکنید یا خیر.
تسریر مراقب سلامتی شماست!