به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، برای آگاهی بیشتر از این تاثیرات، در ادامه این نوشته با ما همراه باشید.
شخصیت و رابطه
درونگرا بودن یا برون گرا بودن، توانایی پذیرش تغییرات جدید یا عدم توانایی (مقاومت در برابر تغییر) و یا به طور کلی روان رنجور یا با وجدان بودن، تعیین میکند که فرد میتواند چه نوع شخصی و چه نوع شریک زندگیای باشد، اگرچه تأثیر یک صفت منفرد بر پیامدهای زندگی شخص تنها چیزی است که میتواند بسیار متفاوت باشد و بسیاری از افراد راهی برای تأمین نیازهای عاطفی شریک زندگیشان پیدا میکنند. چالشهای موجود در روابط اغلب ریشه در تفاوتهای شخصیتی افراد دارند.
چگونگی تأثیر شخصیت در روابط
شخصیت میتواند در توانایی فرد برای یافتن خوشبختی در روابط تأثیر بگذارد، اما هرگز این تنها عامل نیست و نباید آن را یک سد راه قرار داد. به عنوان مثال، سبک دلبستگی میتواند تأثیر معنیداری در موفقیت در رابطه داشته باشد.
افرادی که سبک دلبستگی «ناامن» دارند (که صفتی است که معمولاً در کودکی ایجاد میشود) ممکن است در تامین امنیت روابط خود در بزرگسالی بسیار مشکل داشته باشند و یا ممکن است در کل از تعهد خودداری کنند.
اما آگاهی از تمایلات شخص در مقاومت کردن یا داشتن هیجان در برابر پیدا کردن عشق، و تمایل به صحبت با افراد مختلف در مورد آن، میتواند به افراد در مدیریت چالشهای خود کمک کند تا راهی برای به دست آوردن یک رابطه طولانی مدت سالم پیدا کنند.
آیا نوع شخصیت شما موفقیت رابطه شما را پیشبینی میکند؟
شخصیت شما زندگی عاشقانه شما را پیشبینی میکند اما برخی از خصوصیات بیشتر از سایرین با موفقیت پیوند دارند. به عنوان مثال، فردی که بسیار روان رنجور است، ممکن است برای حفظ روابط تلاش کند و پس از یک شکست مدت زمان زیادی طول بکشد تا بهبود یابد، در حالی که داشتن آگاهی و سازگاری زیاد، موفقیت بیشتری را در رابطه پیشبینی میکند.
برونگرایی عموماً با روابط مثبت بلند مدت گره خورده است، اما ماجراجو بودن چنین نیست.
آیا درونگرایان و برونگرایان میتوانند با هم رابطه داشته باشند؟
زوجهای درونگرا-برونگرا (یکی درونگرا و یکی برونگرا) اگر هرکدام برای تأمین نیازهای عاطفی دیگری تلاش کنند میتوانند دوام بیاورند. ممکن است افراد برون گرا نیاز به صبور بودن و تحمل کردن شرکای خود داشته باشند و نیاز باشد که به حق آنها برای ساکت بودن یا تنها بودن احترام بگذارند.
افراد درونگرا نیز به سهم خودشان نباید از بحثهای مهم خودداری کنند و درک کنند که شرکای آنها حق دارند از فرصتهایی برای خروج و اجتماعی بودن برخوردار باشند.
چگونه افرادی که کودکی سختی داشتند، میتوانند روابط سالمی برقرار کنند؟
برقراری روابط پس از گذراندن کودکی سخت میتواند دشوار باشد، اما بسیاری راه را پیدا میکنند و هیچ کس نباید تصور کند که هرگز عشق زندگیاش را پیدا نخواهد کرد. ممکن است افرادی که در خانههای پر هرج و مرج پرورش مییابند تمایلی به صحبت کردن دربارهی خودشان نداشته باشند یا آنچه را که لازم دارند از شریک زندگیشان درخواست کنند.
آگاه بودن از اینکه چرا آنها تمایلی به دفاع از خود ندارند، یک گام اساسی برای غلبه بر آن گرایشها و یافتن ارتباط است.
خودشیفتگی و روابط
متعهد شدن به رابطه با کسی که خودشیفتگی دارد، حتی اگر مدتی طول بکشد تا نقصهای موجود در هسته آن پیدا شود، اغلب به روابط نامناسبی منتهی میشود.
یک انسان خودشیفته، از همه و علیالخصوص از شریک عشق خود به دنبال تحسین شدن است، و بنابراین وقتی اولین بار با یک فرد خودشیفته ملاقات کردید، ممکن است به نظرتان آنها بسیار جذاب و کاریزماتیک باشند و شما را با جلب توجه غرق خود کنند، و ممکن است خیلی سریعتر از دیگران رابطه را به جلو پیش ببرند.
اشتیاق آنها ممکن است جذاب باشد، اما عدم همدلی اساسی آنها میتواند آنها را در دراز مدت در درک افکار و احساسات عمیقتر شریک زندگیشان با شکست مواجه کند.
افرادی که در واقع اختلال شخصیت خودشیفتگی دارند عملاً قادر به عاشق شدن نیستند یا نمیتوانند رابطه عادلانهای برقرار کنند. در عوض، چنین افرادی رفتارهای آزار دهندهای دارند از جمله اینکه احتمالاً سعی در ایجاد قوانین سختگیرانه دارند و سعی میکنند تا شریک عشقیشان را از دوستان و خانواده خود جدا کنند.
علائم رابطه من با یک شخص دارای خودشیفگی چیست؟
رابطه با یک شخص خودشیفته تا حدودی میتواند از نظر عاطفی تخلیه کننده انرژی باشد، زیرا این روابط خیلی زود شکوفا میشوند؛ خودشیفتهها برای تاثیرگذاری قوی در اولین ملاقاتها تلاش میکنند.
اما تمایل به جداسازی شریک زندگی از دیگران، صحبت از ارتباطات (یا همسرهای) قبلی در شرایط تحقیرآمیز یا استفاده از مجازاتهایی مانند رفتار خاموش بر روی شریک زندگی، همه باید به عنوان علائم هشدار دهنده تلقی شوند.
آیا میتوانید با فرد دارای خودشیفتگی رابطه موفقی برقرار کنید؟
میتوانید با فرد خودشیفته رابطه موفقی برقرار کنید اما احتمالاً تنها در کوتاه مدت باشد. افرادی که خودشیفتگی بالایی دارند، تمایل به خصوصیاتی دارند که در کوتاه مدت آنها را جذاب و تاثیرگذار میکند.
با گذشت زمان، نیاز آنها به صدرنشینی میتواند منجر به رقابت با شریک زندگی شود، تا حدی که ممکن است در شکستهای آنها احساس پیروزی کنند. خودشیفتگان می توانند عشق را احساس و آن را ابراز کنند، اما ممکن است برای ایجاد این عشق بدون قید و شرط مشکل داشته باشند.
کدام نوع از افراد تمایل به برقراری رابطه با مردم دارای خودشیفتگی دارد؟
اکوئیسم، اصطلاحی است که توسط روانشناس کریگ ملکین ابداع شده است، به افرادی اطلاق میشود که به هر طریقی نسبت به اینکه خودشیفته به نظر برسند بیزارند.
این گرایش تمایل دارد که اکوئیستها را به سمت رابطه با خودشیفتگان سوق دهد زیرا آنها مایل هستند نیازها و اهداف دیگران را پیش روی خودشان قرار دهند، آنها میتوانند بسیار خودسرزنشگر باشند و در برابر هر نوع رفتار و توجه خاصی مقاومت میکنند.
اختلالات شخصیت در روابط
افرادی که با اختلالات شخصیتی زندگی میکنند میتوانند برای مدیریت بخشیدن و به دست آوردن روابط، بخصوص درگیریهای جزئی مکرر که در بیشتر مشارکتهای عاشقانه مشترک است، مشکل داشته باشند.
آنها از ترس کنار گذاشته شدن و یا عدم تمایل به تسلیم شدن، ممکن است درکنار شرکای خود محکم بمانند یا وقتی احساس کنند که خطری ارتباطشان را تهدید میکند، آنها را ترک کنند. تلاش برای دستیابی به دلبستگی سالم و ایمن با یک شریک زندگی و اعتماد به حمایت آنها میتواند به کارامدی روابط کمک کند.
آیا افراد مبتلا به افسردگی میتوانند رابطه طولانی مدت را حفظ کنند؟
افراد مبتلا به افسردگی به همراهان خود اعتماد دارند تا غم و اندوه خود و احساس عزت نفس خود را متعادل کنند و حتی برای برطرف کردن روحیه تاریک خود به شما کمک کنند.
و در حقیقت، تحقیقات نشان میدهد که یک رابطه سالم و متعهد، با گذشت زمان، علائم افسردگی را باختر میکند و داشتن یک شریک حامی باعث می شود درمان افسردگی به موفقیت بیشتری برسد. اما رابطه ای که آن معیارها را برآورده نکند می تواند علائم را حتی بدتر کند.
آیا افراد مبتلا به افسردگی می توانند روابط طولانی مدت را نگه دارند؟
افراد مبتلا به افسردگی برای اینکه بتوانند غم و اندوه خود و احساس عزت نفس خود را متعادل کنند و حتی برای برطرف کردن روحیه آزرده خود به شریک زندگی شان تکیه می کنند و در حقیقت، تحقیقات نشان میدهد که یک رابطه سالم و متعهدانه، با گذشت زمان، علائم افسردگی را بهتر میکند و داشتن یک شریک حامی باعث میشود درمان افسردگی به موفقیت بیشتری برسد.
اما رابطه ای که آن معیارها را برآورده نکند می تواند علائم را حتی بدتر کند.
آیا روانپریشها می توانند روابط عاشقانه برقرار کنند؟
تحقیقات نشان می دهد که جنبههایی از روانپریشی می تواند جذاب باشد، و در واقع ممکن است یک صفت مؤثر برای ایجاد ارتباط باشد به طریقی که از طریق زبان بدن و صدای آواز بیان می شود.
ممکن است افرادی عاشقشان شوند به دلیل اینکه آن شرکا با شدت و اشتیاق به دنبال آنها میروند، در حالی که آنها نمیتوانند در سطح عمیقتری با هم ارتباط پیدا کنند و در نهایت ممکن است اهداف خود را دورانداختنی یا سزاوار سوء استفاده بدانند.
افراد با اختلال شخصیت مرزی در روابط با چه چالشهایی روبهرو هستند؟
افرادی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند، سعی در نزدیکی دارند، اما تلاش آنها برای پر کردن خلاءهایی که اغلب در درون آنها احساس میشود میتواند افراد نزدیک به آنها را دور کند.
آنها ممکن است به سرعت و پرخاشگرانه و حتی به طرز وسواسانگیزی حرکت کنند تا بر کسی برنده شوند، اما حفظ صمیمیت یک چالش بزرگ است و هنگامی که مردم آنها را ناامید می کنند، ممکن است با خشم یا بدگمانی واکنش نشان دهند.
با این حال، یک شریک پایدار و متعهد میتواند به آنها کمک کند تا اقدامات خود تخریبی را کنار بگذارند و چرخه را بشکنند.
چگونه تغییر در مغز می تواند رابطه را تغییر دهد؟
تغییرات در مغز می تواند تأثیر عمیقی بر رابطه فرد داشته باشد. سکته مغزی یا سایر آسیب های مغزی میتواند در بعضی موارد باعث شود که کسی به طور ناگهانی بسیار دوست داشتنیتر شود یا در موارد نگران کنندهتر، از لحاظ جنسی اعتیاد پیدا کند.
با این حال، توانبخشی میتواند به مدیریت علائمی که افراد را از شخصیت اصلی شان دور می کند، کمک کند.
سخن نهایی
اگر این مطلب برایتان مفید بود، شاید علاقه داشته باشید درباره پایان دادن به رابطه و طلاق هم بیشتر بخوانید. درباره تاثیرات شخصیت در رابطه گفتیم و تاثیرات خودشیفتگی، افسردگی و بعضی اختلالات در رابطه را مورد بحث قرار دادیم.
تسریر مراقب سلامتی شماست!