به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، به نقل از خبرگزاری مهر، اگر بخواهیم نگاهی به اتفاقات تئاتری در سال ۱۴۰۲ بیاندازیم، با اتفاق قابل توجهی مواجه نمیشویم که بخواهیم از آن به عنوان نقطه عطفی در تئاتر در سالی که گذشت یاد کنیم.
سال ۱۴۰۲ هم برای تئاتر ایران در حالی سپری شد که وضعیت بودجه هنرهای نمایشی همچنان نابسامان است و مانع برنامهریزی مناسب برای این عرصه از هنر شده است.
رویدادهای مختلف تئاتری نظیر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان، جشنواره تئاتر عروسکی تهران-مبارک و جشنواره تئاتر فجر برگزار شدند که استقبال از این جشنوارهها خوب بود ولی به لحاظ اعتبار و جایگاه همچنان نتوانستهاند به دوران اوج خود نزدیک شوند. با این حال مروری میکنیم بر ۵ اتفاقی که در سال گذشته برای تئاتر ایران رقم خورد که در میان اتفاقات دیگر بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
مهمترین اتفاق ۱۴۰۲ برگزار نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران
یکی از مهمترین رویدادهای تئاتری ایران که طی ۴ دهه گذشته بر خلاف بسیاری از رویدادهای متداول و مستمر تئاتری که بدون هیچ تأثیرگذاری صرفاً برگزار میشوند تا بیلان کاری یک تئاتری را پر کنند بسیار تأثیرگذار و جریانساز بوده است، جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران است. این جشنواره از دیرباز به عنوان یکی از جریانسازترین اتفاقات تئاتری مورد توجه قرار میگرفت که البته هیچگاه آنگونه که باید از سوی مدیران و مسؤولان فرهنگی و هنری مورد حمایت قرار نگرفت.
وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری خود را متولی جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران میداند و از این رو نحوه برگزاری و حال و هوای هر دوره از جشنواره به تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای این وزارتخانه بستگی داشته است، گاهی وزارت علوم به دلیل حضور برخی مدیران فرهنگی دغدغهمند توجه ویژهای به برگزاری این جشنواره داشته و برخی دورهها هم به دلیل نبود توجه و دغدغه لازم از سوی مدیران وقت مربوطه این رویداد تئاتری با شرایط سختی برگزار شده است.
شیوع ویروس کرونا جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران را هم مانند سایر رویدادها و اتفاقات تئاتری تحت تأثیر قرار داد. سال ۱۴۰۰ بیست و سومین دوره این جشنواره با دبیری مجتبی جدی برگزار شد. پس از آن و در آبان سال ۱۴۰۰ فراخوان انتخاب دبیر بیست و چهارمین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران از سوی دبیرخانه مرکزی جشنواره منتشر شد اما هیچ خبری از انتخاب دبیر و برنامهریزی برای برگزاری دوره بیست و چهارم این رویداد نبود.
وارد سال ۱۴۰۱ شدیم و محمدعلی اسلامی مدیرکل فرهنگی وزارت علوم طی سخنانی که فروردین ۱۴۰۱ در رسانهها منعکس شد، گفت: مشارکت کانونهای تئاتر دانشگاههای کشور و زمینهسازی برای حضور استعدادهای هنرهای نمایشی دانشجویان در جشنواره تئاتر دانشگاهی از سیاستهای وزارت علوم محسوب میشود؛ چرا که این جشنواره متعلق به استادان و دانشجویان است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اعلام کرد: علاقهمندان جشنواره تئاتر دانشگاهی میدانند که این جشنواره با وضعیت مطلوب خود فاصله دارد و لزوم بازبینی قواعد و قوانین برگزاری جشنواره برای برگزاری مطلوب آن، مورد تاکید علاقه مندان و دلسوزان این عرصه است. علت اعلام و انتخاب دبیر علمی در روزهای پایان سال هم، نشان دادن عزم و اراده جدی اداره کل فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برای برگزاری این جشنواره همچنین پاسخگویی به مطالبات دانشجویان برای مشخص شدن تکلیف جشنواره بیست و چهارم بود.
اسلامی ادامه داد: با توجه به اینکه اساسنامه و آئیننامه مصوبی در این زمینه وجود ندارد، تصمیم گرفته شد مطابق اکثر برنامهها و جشنوارههای دانشگاهی که دارای دبیر علمی و دبیر اجرایی است، ۲ دبیر برای این جشنواره مشخص شود. برای انتخاب دبیر علمی پس از نظرخواهی از فعالان این حوزه، رحمت امینی مدیر گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران انتخاب شد تا با تخصص خود نسبت به تدوین آئین نامه، انجام فرایندهای علمی و آسیب شناسی جشنواره با بهرهگیری از نظرات صاحب نظران و دانشجویان همت کند.
وی با بیان اینکه در سالهای قبل رویهای وجود داشت که مدیران گروههای تئاتر و دبیران کانونهای تئاتر دانشگاههای تهران به عنوان نماینده استادان و دانشجویان در کمیته انتخاب دبیر دانشجویی عضویت داشتند و پس از بررسی رزومه و طرحهای داوطلبان، در نهایت یک نفر را به ادارهکل فرهنگی و اجتماعی معرفی میکردند تا برای آنها حکم صادر شود، اظهار کرد: تصمیم گیری با اتکا به کمک، نظر و مشارکت کانونهای دانشجویی و اساتید یک شیوه مطلوب برای این جشنوارهها است. برای این مقصد تدوین آئیننامه جشنواره یک ضرورت است که با مشارکت کانونهای تئاتر دانشگاهها، دانشجویان و استادان این حوزه جلو برود.
اما یک سال از سخنان محمدعلی اسلامی گذشت و هیچ خبری از انتخاب و معرفی دبیر جشنواره بیست و چهارم تئاتر دانشگاهی ایران و برگزاری این رویداد مهم تئاتری نشد. سال ۱۴۰۲ نیز این سکوت و بلاتکلیفی ادامه پیدا کرد تا فراخوان چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر منتشر و در آن بخش «مسابقه تئاتر دانشجویی» در نظر گرفته شده بود.
این بخش باعث شد تا گمانهزنیها درباره اینکه جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران دیگر برگزار نخواهد شد، مطرح شود. این امر باعث نگرانی جامعه تئاتری به ویژه جامعه تئاتر دانشگاهی ایران شد زیرا یکی از مهمترین رویدادهای تئاتری ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به راحتی نادیده گرفته شده بود.
این شرایط نامناسب تا ۲۴ دی سال ۱۴۰۲ و برگزاری نشست خبری چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ادامه داشت. در این نشست مهدی حامدسقایان دبیر جشنواره چهل و دوم تئاتر فجر تاکید کرد: اضافه شدن بخش دانشجویی در این دوره از جشنواره به هیچوجه به معنای آلترناتیو جشنواره دانشگاهی نیست. بلکه به دلیل برگزار نشدن ۲ دوره جشنواره دانشگاهی، این بخش را امسال اضافه کردیم اما جشنواره تئاتر دانشگاهی باید برگزار شود.
سپس مجتبی صفری معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم که در نشست حضور داشت، درباره وضعیت برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران یادآور شد: تئاتر در دانشگاه با شرایط خاصی مواجه است و کمتر از یک درصد فعالیت دانشجویان به کارهای هنری اختصاص دارد. سال ۱۴۰۱ بحث بازبینی و بازآفرینی رویدادهایمان را داشتیم و به دلیل برخی از مشکلات، امکان برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی نبود. تجهیز کانونهای دانشگاهی را طی تفاهمنامهای دنبال میکنیم. دانشگاهها در فعالیتهای خود مستقل هستند. با این حال دنبال وحدت رویه در دانشگاهها هستیم.
صفری درباره برگزاری بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاه ایران در سال ۱۴۰۳، تاکید کرد: الان نمیتوانیم زمان دقیق برگزاری جشنواره را اعلام کنیم. چندین نشست هماندیشی داشتهایم. از دانشگاهها انتظار میرود که مولد باشند به همین دلیل برگزاری جشنواره به تأخیر افتاده ولی جشنواره تئاتر دانشگاهی قطعاً برگزار میشود.
سال ۱۴۰۲ به پایان رسید و نگرانیها و مطالبه خانواده تئاتر برای برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران همچنان ادامه دارد. دلیل بیتوجهی به این رویداد مهم تئاتری مشخص نیست و باید دید آیا سخنان مجتبی صفری درباره برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران به مانند سخنان محمدعلی اسلامی در بهار سال ۱۴۰۱ فقط در حد حرف باقی میماند یا در سال جاری شاهد برگزاری بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران خواهیم بود.
کلنگ حریم تئاتر شهر زده شد
قصه مجموعه تئاتر شهر و نداشتن حریم آن مختص سال ۱۴۰۲ نیست و موضوعی است که سالهای گذشته بارها و بارها درباره آن نقطهنظرات مختلف و متفاوتی مطرح شده است. زمانی که حریم تئاتر شهر برداشته شد گمان نمیرفت که این بنای مهم فرهنگی و هنری با خطری خاص مواجه شود اما به مرور زمان آسیبهای مختلفی به این مکان تئاتری وارد شد.
بنای تئاتر شهر طی سالهای مختلف از گزند افراد غیرفرهنگی در امان نماند؛ در کنارش آتش روشن کردند، روی کاشیهایش یادگاری نوشتند، کاشیها و دستگیرههای درهای تئاتر را دزدیدند و حتی به مجسمه کلید بهدست مجموعه رحم نکردند.
از سوی دیگر حضور برخی بزهکاران و خلافکاران در فضای پیرامون مجموعه تئاتر شهر، محیط را برای حضور مخاطبان و خانوادهها ناامن کرد و نزاعهای خونینی که بین خلافکاران شکل گرفت صحنههای دلخراشی را رقم زد.
اینکه حریم مجموعه تئاتر شهر بار دیگر احیا شود، موضوعی بود که طی حداقل یک دهه گذشته به صورت جدی مطرح شد ولی در بین خانواده تئاتر موافقان و مخالفانی داشت. این نظرات مختلف در رسانهها منعکس شد و فارغ از اینکه کدام گروه به حق یا ناحق اظهارنظر میکنند، همه دغدغه تئاتر شهر و حفظ این بنای تئاتری را داشته و دارند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسات متعددی را با شهرداری و همچنین شورای شهر تهران بر سر احیای حریم مجموعه تئاتر شهر برگزار کردند و به دفعات مختلف قول اجراییشدن طرح حریم مجموعه تئاتر شهر داده شد اما به مرحله اجرا نرسید.
سرانجام در روز شنبه ۲ دی سال ۱۴۰۲ و با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کلنگ طرح حریم مجموعه تئاتر شهر زده و این طرح وارد مرحله اجرایی شد.
در حال حاضر پیرامون تئاتر شهر با دیوارهای موقت پوشیده شده است تا کار حریم در پشت این دیواره اجرا شود. باید دید که آیا طرح مدنظر برای حریم تئاتر شهر به سرانجام میرسد یا همین دیوارههای موقت نامتناسب و نامرتبط با بنای مجموعه تئاتر شهر نقش حریم مجموعه را ایفا خواهد کرد.
سالی که فروش برخی تئاترها خوب بود
در سال گذشته نمایشهای متعددی در شهر تهران روی صحنه رفتند که در میان آنها تعداد نمایشهای پرمخاطب و در عین حال پرفروش نسبت به ۲ سال گذشته بیشتر بوده است. البته باز هم کارشناسان، منتقدان و مخاطبان تئاتری درباره کیفیت هر کدام از آثاری که پرمخاطب بودند نظرات متفاوتی را ارائه دادند اما فارغ از این نظرها، این آثار در جذب مخاطب و فروش گیشه موفق شدند.
نمایشهای «بک تو بلک» سجاد افشاریان، «هیدن» کوروش شاهونه، «انسان / اسب، پنجاه / پنجاه» مرتضی اسماعیلکاشی، «تنهایی و تنهایی وطنهایی» کیومرث مرادی، «تهران پاریس تهران» سعید دشتی، «این دنیا یه کنسرت به من بدهکاره» سهند خیرآبادی، «خبری از او نیست» جواد مولانیا از جمله آثاری بودند که با استقبال قابل توجه مخاطبان به صحنه رفتند و اکثر بلیت اجراهای آنها در قالب پیشفروش خریداری شده بود.
البته در سال گذشته آثار موفق دیگری هم در جذب مخاطب و فروش گیشه اجرا شدند نظیر «خوشدلان» پریزاد سیف، «پدر» و «آواز عاشقانه دختر دیوانه» آورند دشتآرای، «معرکه در معرکه» سیاوش تهمورث، «کمدی گمنام» علی اصغری، «سندروم روسمر» داود زارع، «۶۵۷» شهرام گیلآبادی، «هفتخوان اسفندیار» حسین پارسایی، «کلنل» امیر بشیری، «فردریک» حمیدرضا نعیمی، «چخفته» امین سعید، «محیط زیست» رسول کاهانی، «لانگ شات» محمدرضا مالکی، «دشمن خدا» مجید عراقی، «توافقنامه» کوروش سلیمانی و همچنین نمایشهای کودک و نوجوان «سیندرلا» مریم کاظمی، «دورهگردها» علی فروتن و «جادوگر شهر اُز» مهدی قلعه.
انجمنهایی که صنف نشدند و خانهای که روی آب ماند!
طی ۲ سال اخیر بحث تبدیل انجمنهای خانه تئاتر به انجمنهای صنفی مطرح بود و با اعلام اینکه دولت و وزارت کار از شکلگیری این اصناف تئاتری حمایت میکند، اقدامات لازم از سوی انجمنهای مختلف خانه تئاتر انجام شد.
بر این اساس ۶ انجمن صنفی تئاتر توانستند پروانه فعالیت و شناسه ملی را دریافت کنند و انجمنهای دیگر نیز در حال طی کردن مراحل لازم برای رسیدن به این بخش بودند. متأسفانه در اواخر سال ۱۴۰۰ هیاتعمومی دیوان عدالت اداری در پی طرح شکایتی شکلگیری این صنوف را دارای اشکال شرعی دانست و مصوبه هیأت دولت را مبنی بر شکلگیری این صنوف باطل اعلام کرد.
این وضعیت بدون پاسخگویی از سوی مدیران و مسؤولان تصمیمگیرنده باعث شد تا اقدامی که قرار بود شرایط کاری و معیشتی هنرمندان تئاتر را تغییر دهد بیسرانجام باقی بماند.
در آذر سال ۱۴۰۲ در جلسهای رئیس هیاتمدیره خانه تئاتر و رؤسای انجمنهای صنفی سراسری خانه تئاتر طی نشستی به بررسی وضعیت اصناف تئاتری پرداختند.
ایرج راد رئیس هیاتمدیره خانه تئاتر در نشست مدنظر، تاکید کرد: در ماده ۱۱۶ برنامه چهارم توسعه مصوب سال ۱۳۸۳، دولت مکلف شده بود ظرف مدت یک سال بهمنظور حمایت از حقوق پدیدآورندگان آثار فرهنگی، هنری و امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر، مطبوعات و قلم، بسترسازی برای حضور بینالمللی در عرصههای فرهنگی و هنری و تنظیم مناسبات و روابط میان اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با امور فرهنگی و هنری، اقدام به «تهیه لایحه امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر» و «استقرار نظام صنفی بخش فرهنگ» کند.
وظیفه و تکلیفی که اجرا نشد و ۱۲ سال بعد در سال ۱۳۹۵، دوباره در بند «چ» از ماده ۹۲ برنامه ششم توسعه تکرار و بر دولت تکلیف شد. در سال ۱۳۹۷ نخستین قدمها برای انجام این وظیفه قانونی برداشته شد و کارگروهی متشکل از نمایندگان ۲ وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مسؤولیت بررسی شرایط حقوقی و تنظیم و تعریف مراحل شکلگیری اصناف «فرهنگ، هنر و رسانه» را بر عهده گرفتند و سرانجام در ۱۹ آبان ۱۳۹۸ چگونگی تأسیس «انجمن صنفی سراسری اشخاص حقیقی پدیدآورنده آثار فرهنگی و هنری و شاغلان بخش فرهنگ و هنر و رسانه» و اجرای آن، با پیشنهاد مشترک ۲ وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ذیل تبصره ۵ ماده ۱۳۱ قانون کار و به استناد اصل ۱۳۸ قانون اساسی، به تصویب هیأت وزیران رسید.
وی یادآور شد: پروندهها را برای بررسی ارائه کردیم و پرونده شش انجمن خانه تئاتر را به وزارت کار فرستادیم که مجوز گرفتند و پس از آن هم برای گرفتن شناسه ملی اقدام کردند و در ثبت شرکتها هم همه کارها انجام شد و در نهایت این شش انجمن شناسه گرفتند اما یکباره اعلام شد نسبت به بند یک، سه و چهار کمیسیون بند چهار ۲ شکایت صورت گرفته و این سه بند باید اصلاح شود.
این شکایت بعداً از طرف شورای نگهبان هم پیگیری شد که عنوان کردند که این سه بند از نظر شرعی اشکال دارد و آن را به دیوان عدالت اداری فرستادند که آنجا هم این اشکالات را تأیید کرد و با این وضعیت، تکلیف این انجمنها معلوم نشد یعنی اینکه نگفتند اینها قانونی هستند و برای ادامه کار هم با آنها همراهی نشد. به همین دلیل این انجمنها برای برگزاری مجمع عمومی دچار مشکل شدند و نماینده وزارت کار در مجمع عمومیشان حضور پیدا نمیکرد.
هنوز این نامهنگاریها به نتیجه نرسیده و این در حالی است که از بعد از دوره قاجاریه حتی لبوفروشان و مارگیران به عنوان صنف شناخته میشدند اما هنرمندان چنین امکانی نداشتند. تا اینکه بعدها برای هنرمندان ردیف شغلی ایجاد کردند و تعدادی از آنها به استخدام اداره تئاتر درآمدند اما باز هم با ستارهدارشدن کدهایشان، دچار مشکل شدند. بنابراین وضعیت صنفی مشخصی نداریم.
راد متذکر شد: بار عظیمی به هیأت مدیره انجمنها تحمیل شده زیرا آنها همه کارهای اساسی را انجام دادهاند و حالا باید پاسخگوی اداره مالیات هم باشند چون به خاطر دفاتر و شناسه ملی، موظف به پرداخت مالیات شدهاند. ولی وضعیت قانونیشان مشخص نیست و اگر بخواهند خود را منحل کنند، این روند دست کم یک سال زمان میبرد.
ضمن اینکه ما به دنبال انحلال نیستیم چون تشکیل انجمن صنفی جزو نیاز هنرمندان و مطالبه جامعه هنری برای احقاق حقوقشان است. ما خواستار آن هستیم که اگر مشکلاتی هست، با برگزاری نشست و گفتوگو آن را برطرف کنیم و دوباره انجمنهای صنفی را راه بیاندازیم تا هنرمندان احساس بیهویتی نکنند.
ساسان پیروز نایبرئیس انجمن صنفی سراسری منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر نیز در نشست مذکور متذکر شد: سرنوشت بیش از ۲ هزار نفر از اعضای انجمنهای صنفی سراسری خانه تئاتر، بیش از یک هزار و ۵۰۰ نفر هنرمندی که در مسیر تشکیل انجمنهای صنفی سراسری بودند و به شکلی ناگهانی در آخرین قدم متوقف شدند و فراتر از آن سرنوشت تشکیل انجمنهای صنفی سراسری برای هزاران هنرمند در سراسر کشور در هالهای از ابهام قرار دارد.
انجمنهای صنفی سراسری تشکیلشده بهرغم دارابودن هویت حقوقی و قانونی مشخص، بیش از ۲ سال است که از امکان تشکیل مجمع عمومی با حضور نماینده قانونی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی محروم هستند. آن هم درحالیکه طبیعتاً دوران مسؤولیت هیأتمدیره برخی از این انجمنهای صنفی سراسری رو به اتمام است و این نگرانی فزاینده وجود دارد که اگر نتوانند ششماه قبل از پایان دوران مسؤولیتشان انتخابات برگزار کنند، انتخاباتی که نمیتواند در شرایط مذکور برگزار شود، خودبهخود منحل خواهند شد.
سعید ذهنی رئیس انجمن صنفی سراسری موسیقی تئاتر نیز در این نشست تصریح کرد: در این وضعیت در مقابل اعضای خود قرار گرفتهایم که انتظاراتی دارند و ما نمیتوانیم پاسخگوی آنها باشیم. این شرایط همه را دچار سرخوردگی کرده و مسألهای بحرانی است که نباید آن را کوچک بدانیم.
هما جدیکار رئیس انجمن صنفی سراسری نمایشگران عروسکی نیز در ادامه نشست مدنظر یادآور شد: ما موفق به دریافت شناسه ملی شدیم. در ظاهر انجمن صنفی شدهایم ولی عملاً نمیتوانیم به عنوان صنف به اعضای خود متعهد باشیم.
ما هر سال مجمع عمومی خود را برگزار میکنیم و طی نامهای به وزارت کار درخواست میکنیم که نمایندهشان را بفرستند. سال اول به صورت شفاهی و سال دوم طی نامهای مکتوب به ما گفتند که نماینده آنها نمیآید. ما یک نهاد حقوقی هستیم و خودمان قصد انحلال نداریم. اگر دولت خواهان انحلال ما است، باید از طریق دادگاه اقدام کند.
مهدی آشنا رئیس انجمن صنفی سراسری عکاسان تئاتر نیز تصریح کرد: ۲ پهلوبودن نگاه قانونی به ما بسیار تاسفانگیز است. مراحل مالیاتی ما را کاملاً میپذیرند و دفاتر ما را قبول میکنند به طوری که ما درگاه پرداخت اینترنتی داریم اما آنجا که وزارت کار باید ما را به عنوان انجمن صنفی بپذیرد، دچار مشکل میشویم.
چگونه است که کل پروسه تشکیل انجمنها یک سال زمان برده اما اصلاح یک مشکل کوچک، بعد از ۲ سال هنوز به نتیجه نرسیده است. سال گذشته ۲ بار با وزارت کار نامهنگاری کردیم که بیپاسخ ماند. امسال برای تشکیل مجمع عمومی انجمنمان، آگهی روزنامه دادیم که در نهایت به نامه ما پاسخ مکتوب دادند. نکته دیگر اینکه نفرستادن نماینده وزارت کار به معنای انجام ندادن کارهای صنفی انجمنهایی نیست که به صنف تبدیل شدهاند.
ما ناگزیر به ادامه راه هستیم و هرگز خود را منحل نمیکنیم و به آسانی هم نمیپذیریم که ما را منحل کنند. در نشست مذکور نمایندگان دیگر انجمنهای صنفی نظیر بازیگران و نمایشنامهنویسان هم حضور داشتند و به ذکر نقطهنظرات خود پرداختند.
باید دید سال ۱۴۰۳ آیا سرانجام این انجمنهای صنفی و به رسمیت شناختهشدن تئاتر در دولت و میان تصمیمگیرندگان و قانونگذاران به سرانجام مطلوب میرسد یا نه.
انتهای پیام