به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، به نقل از پایگاه خبری علمی و تخصصی میگنا، دوران کودکی به طور طبیعی پر از فراز و نشیب های عاطفی است. اما از دست دادن علاقه به چیزهایی که همیشه از آنها لذت می برد و دوری از دوستان می تواند چیزی بیش از تغییر رشدی باشد.
نشانههای افسردگی در کودکان
افسردگی پیچیده است. این هم یک اختلال سلامت روان مستقل است که به عنوان اختلال افسردگی اساسی (MDD) شناخته می شود و هم یکی از ویژگی های دیگر اختلالات، مانند اختلال دوقطبی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
علائم افسردگی فراتر از خلق و خوی پایین و انرژی است. آنها می توانند شامل تغییرات در رفتار، اختلال در عملکرد شناختی و علائم جسمی یا جسمی باشند.
علائم افسردگی در کودکان در مقایسه با بزرگسالان به دلیل مراحل مختلف زندگی متفاوت است. به عنوان مثال، کودکان ممکن است مانند بزرگسالانی که با قدرت خود زندگی می کنند، علاقه آشکاری به کارهای خانه از دست بدهند. در عوض، علائم اغلب شامل علایق و رفتارهای فردی کودک میشود.
دکتر لوئیز متکالف، روانشناس و بنیانگذار/ مدیر عامل Gheorg می گوید: «به عنوان مثال، اگر کودکی به طور معمول یک Minecrafter مشتاق باشد اما از لذت بردن از آن دست بکشد و به نظر می رسد چیزی جایگزین آن نمی شود، و بدخلق/تحریک پذیر و غمگین است، یا از نظر عاطفی صاف، اینها علائم بسیار قوی افسردگی در کودکان هستند.
علائم دیگری که ممکن است کودک شما افسردگی را تجربه کند عبارتند از:
- افت نمرات غیر قابل توضیح
- گزارش رفتار ضعیف از مدرسه
- اغلب گریه کردن
- صرف زمان کمتر با دوستان
- خوابیدن بیشتر یا کمتر از حد معمول
- ابراز اینکه در هیچ کاری خوب نیستند یا اینکه همه چیز تقصیر آنهاست
- به مدرسه، ورزش یا سایر فعالیت هایی که زمانی به آن علاقه داشتند اهمیتی نمی دهند
- درگیر شدن در سوء استفاده از مواد و سایر رفتارهای مخاطره آمیز
- مکرر صحبت کردن، نوشتن، یا ترسیم مرگ یا مردن
- گریختن
- تحریک پذیری
- خوردن بیشتر یا کمتر از حد معمول.
طبق گفته آکادمی روانپزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا، کودکان نیز بیشتر از بزرگسالان به شکایات فیزیکی مانند سردرد و معده درد مبتلا می شوند.
موانع شناخت
به همان اندازه که شناسایی افسردگی در مرحله انتقالی کودکی چالش برانگیز است، دلایل دیگری نیز وجود دارد که افسردگی دوران کودکی مورد توجه قرار نمیگیرد. به گفته Cyrell Roberson روانشناس مدرسه، نابرابریهای فرهنگی نیز می تواند در نحوه تشخیص و درک علائم افسردگی در کودکان نقش داشته باشد.
او میگوید: «تحقیقات نشان میدهد که تحریکپذیری در نوجوان سفیدپوست معمولی اغلب به عنوان علامت افسردگی شناخته میشود، که همینطور است. با این حال، همین رفتار اغلب در کودکان سیاهپوست و لاتین تکس بهعنوان مخل تلقی میشود، که میتواند منجر به ناامیدی شود، زیرا درک درستی از آنها وجود ندارد و مسائل اساسی شناسایی نمیشوند و در نهایت درمان نمیشوند.»
علت افسردگی در کودکان چیست؟
افسردگی یک اختلال مغزی است که شامل تغییراتی در عملکرد و ساختار مغز شما می شود. علل دقیق آن به طور کامل شناخته نشده است، اما ژنتیک، عوامل محیطی و تأثیرات روانی همگی می توانند در ایجاد آن نقش داشته باشند.
ادبیات افسردگی را در کودکان ۳ ساله ثبت کرده است، اما بیشتر در نوجوانان بین ۱۲ تا ۱۷ سال دیده می شود منبع مورد اعتماد. علاوه بر ژنتیک و سایر علل زمینهای، عوامل خاصی ممکن است شانس ابتلای کودک به افسردگی را افزایش دهند.
دلایل میتواند کاملاً متنوع باشد، بنابراین پاسخ دقیق به آن چالش برانگیز است. متکالف میگوید، با این حال، برخی رویدادها احتمال افسردگی را بیشتر میکنند، مانند رویدادهای آسیبزا در خانواده.
او نشان می دهد که این رویدادها می تواند شامل موارد زیر باشد:
- مرگ در خانواده
- بی خانمانی
- تغییر چشمگیر در مسکن، مانند درخواست پناهندگی
- خشونت خانگی
- سو استفاده کردن
- قلدری توسط همسالان.
عوامل احتمالی افسرگی کودکان
رویدادهای نامطلوب زندگی تنها عوامل احتمالی افسردگی دوران کودکی نیستند. منبع معتبر تحقیقات نشان می دهد که افسردگی ممکن است در بین کودکانی که با موارد زیر زندگی می کنند شایع تر باشد:
- یک دیدگاه طبیعی بدبینانه
- مشکلات خواب
- بیماری های مزمن پزشکی، مانند دیابت
- سایر شرایط سلامت روان مانند اختلالات اضطرابی
- مصرف مواد
- استفاده از دارو.
همچنین اگر کودکان وابستگی ناایمن به مراقبان اولیه داشته باشند، ممکن است بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی باشند. بر اساس یک متاآنالیز چند سطحی از سال ۲۰۱۹، دلبستگی ناایمن به مراقبان به عنوان پیشبینیکننده افسردگی در میان کودکان دیده میشود. دلبستگی ناایمن مفهومی در روانشناسی است که به روابط بین کودکان و مراقبان با اضطراب و عدم اطمینان اشاره دارد که اغلب ناشی از غیبت، دوری عاطفی یا مراقبان بدرفتار است.
با فرزندتان در مورد افسردگی صحبت کنید
اگر نمیخواهید در مورد افسردگی با فرزندتان صحبت کنید، رابرسون توصیه میکند سوالات زیر را درباره فرزندتان بپرسید:
- آیا روزهای بدشان بیشتر از روزهای خوبشان شده است؟
- آیا آنها بی خوابی دارند یا بیش از حد می خوابند؟
- آیا برای مدرسه بیدار شدن برایشان سخت است؟
- آیا شواهدی از تمرکز ضعیف در خانه یا مدرسه وجود دارد؟
- آیا آنها دیگر علاقه ای ندارند یا از فعالیت های معمول خود لذت نمی برند؟
- آیا آنها از خانواده و دوستان فاصله گرفته اند؟
- آیا مکانیسمهای مقابلهای ناسازگار مانند سوء مصرف مواد وجود دارد؟
- اگر پاسخ هر یک از این سؤالات «بله» است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که درباره افسردگی صحبت کنید.
والدین می توانند با کمک به کودکان در صحبت کردن در مورد افکار خود به بهترین وجه کمک کنند. متکالف میگوید اگر افکار فرزندتان به این شکل تیره و تار است، خجالت نکشید. به آنها بگویید این طبیعی است که گاهی اوقات چنین احساسی داشته باشید، اما همه احساسات می آیند و می روند.”
سپس پیشنهاد میکند که با گفتن سه چیز خوبی که در آن روز برایشان اتفاق افتاده، یا سه چیز که در آن روز دوست داشتهاند، از تمام خانواده بخواهند آرامش را ایجاد کنند. برای مراقب، او پیشنهاد میکند که حتماً یک چیز مثبت در مورد کودکی که افسردگی را تجربه میکند لحاظ کند. همانطور که صحبت کردن در مورد افکار و احساسات راحت می شود، دری را برای مراقبین باز می کند تا درباره افسردگی بحث کنند.
گزینههای درمانی برای کودکان
بر اساس دادههای ملی، تنها ۶۰ درصد از کودکانی که در سال ۲۰۲۱ یک دوره افسردگی اساسی را تجربه کردند، تحت درمان قرار گرفتند.“اگر فرزند شما علائم دائمی افسردگی دارد که احساس می کند [آنها] تغییر نمی کنند، همیشه به دنبال کمک حرفه ای باشید.
متکالف توصیه می کند که بیشتر از یک ماه صبر نکنید. همچنین اگر فرزند شما تمایل دارد به زندگی خود پایان دهد یا به خود آسیب می رساند، وحشت نکنید، فقط بروید و تا جایی که می توانید از یک متخصص کمک بگیرید.
افسردگی دوران کودکی و افسردگی بزرگسالان با استفاده از رویکردهای روان درمانی و دارو درمان می شوند. روان درمانی، که به عنوان «گفتگودرمانی» نیز شناخته میشود، از چارچوبهای مختلفی برای رسیدگی به علل زمینهای افسردگی استفاده میکند و در عین حال راههای مؤثری را برای مقابله با احساسات منفی در زندگی روزمره به کودکان آموزش میدهد.
درمان شناختی رفتاری (CBT) و IPT، روان درمانی بین فردی، دو روش درمانی ثابت شده در درمان افسردگی دوران کودکی هستند. علاوه بر روان درمانی، علائم افسردگی در کودکان را می توان با داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی برای کمک به تسکین علائم اختلال درمان کرد.
افسردگی در کودکان چگونه تشخیص داده می شود؟
چیزی که افسردگی را از تجربه معمول دوران کودکی متمایز می کند، مدت زمان علائم و نحوه تأثیر آنها بر زندگی روزمره است. بر خلاف تجربیات روزمره که باعث شار عاطفی می شوند، افسردگی شامل اختلال در تغییرات در تفکر و رفتار است که در دوره های طولانی ادامه مییابد.
بر اساس کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم، ویرایش متن (DSM-5-TR)، تشخیص افسردگی در کودکان و بزرگسالان پس از وجود ۵ یا بیشتر از علائم زیر در طول همان ۲- داده می شود.
دوره هفته:
- خلق و خوی افسرده مداوم، که ممکن است در کودکان به صورت خلق و خوی تحریک پذیر نشان داده شود
- کاهش مداوم علاقه یا لذت در همه یا تقریباً همه فعالیت ها
- کاهش وزن قابل توجه، که ممکن است به عنوان ناتوانی در ایجاد وزن مورد انتظار در کودکان نشان داده شود
- اختلالات خواب
- بی قراری یا کندی حرکت فیزیکی
- خستگی مداوم یا انرژی کم
- احساس مداوم بی ارزشی یا گناه نامناسب
- اختلال در تمرکز و تصمیم گیری
- فکر خودکشی.
برای تشخیص، حداقل یک علامت باید خلق افسرده یا کاهش علاقه/لذت باشد. علائم باید باعث اختلال قابل توجه در بخش های مهم عملکرد شوند و به شرایط یا ماده دیگری نسبت داده نشوند. اگر کودک شما علائم افسردگی را نشان می دهد، به دنبال ارجاع برای تشخیص از یک متخصص پزشکی واجد شرایط مانند یک درمانگر، روانشناس یا روانپزشک باشید.
افسردگی دوران کودکی شایع است و از هر ده کودک ۱۲ تا ۱۷ ساله دو نفر را مبتلا می کند. در حالی که مجموعه علائمی مشابه افسردگی بزرگسالان دارد، علائم ممکن است به دلیل تجربیات منحصر به فرد مرحله زندگی متفاوت ظاهر شوند.
اگر فرزند شما به طور غیر مشخصی افسرده است، علاقه خود را به فعالیت های منظم خود از دست داده است، و به نظر می رسد از دوستان و خانواده دور است، ممکن است افسردگی دوران کودکی را تجربه کند.