به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، به نقل از خبرگزاری ایسنا، محصول جانبی یک داروی سرطان ممکن است یک درمان ناشناخته برای بیماری پارکینسون باشد.
نتایج نشان داد هنگامی که این محصول جانبی با داروی اصلی ترکیب شد، یک اثر همافزایی برای مهار سلولهای سرطان پروستات ایجاد کرد و هنگامی که به تنهایی استفاده شد، تجمع پروتئین سمی در مغز مرتبط با بیماری پارکینسون را کاهش داد.
پس از اینکه داروها مصرف میشوند، در بدن جذب و در سراسر آن پخش میشوند. هنگامی که آنها اثر درمانی خود را ایجاد کردند، توسط اندامهای مختلف تجزیه یا متابولیزه میشوند و به محصولات جانبی به نام متابولیتها، یعنی ترکیباتی که راحتتر از بدن حذف میشوند، تبدیل میشوند.
اثرات درمانی بالقوه متابولیتهای دارو اغلب نادیده گرفته میشود، حتی اگر آنها در غلظتهای بالا در پلاسما وجود داشته باشند و بتوانند از نظر دارویی فعال باشند. با این حال، یک مطالعه جدید توسط شورای تحقیقات ملی اسپانیا(CSIC) نشان داده است که متابولیت تولید شده در اثر تجزیه یک داروی سرطان میتواند به تنهایی به عنوان یک عامل درمانی ارزش داشته باشد.
روکاپاریب(Rucaparib)، دارویی که برای درمان سرطانهای تخمدان، پستان و اخیراً سرطان پروستات استفاده میشود، به متابولیت اصلی آن یعنی M۳۲۴ تجزیه میشود که میتواند در چندین گونه از جمله موش و انسان شناسایی شود.
متابولیت M۳۲۴ میتواند در حیوانات به غلظتهای بالاتری نسبت به داروی مادر برسد و میتواند وارد سلولهای تومور شود. در انسان، غلظت پلاسمایی متابولیت حدود ۴۰ درصد غلظت روکاپاریب است.
پژوهشگران با استفاده از چهار رویکرد محاسباتی مختلف به طور جامع مشخصات M۳۲۴ را مشخص کردند که آنها را قادر ساخت تا خارج از اهداف بالقوه، روکاپاریب و متابولیت آن را پیشبینی کنند. آنها اهدافی را شناسایی کردند که توسط این جفت به اشتراک گذاشته شده بود و اهدافی که منحصر به هر یک بودند.
پژوهشگران با انجام آزمایشها بر روی خطوط سلولی آزمایشگاهی برای تأیید یافتههای محاسباتی خود، سنجیدند که آیا M۳۲۴ خاصیت ضد سرطانی دارد یا خیر. آنها روکاپاریب و نسخه سنتز شده M۳۲۴ را در پنل ۲۰ رده سلولی سرطانی انسانی که شامل سرطان پروستات، پستان، تخمدان و پانکراس میشد، غربالگری کردند.
در ۹ رده سلولی، ترکیب داروی اصلی و متابولیت آن، مهار سلولهای سرطانی را بیشتر از استفاده از هر یک از این ترکیبات به تنهایی افزایش داد. بیشترین تفاوت در رده سلولی سرطان پروستات با تفاوت در مهار بیش از ۳۰ درصدی مشاهده شد.
پژوهشگران با مشاهده همافزایی این دو ترکیب و نه فعالیت مستقل آنها در مدلهای سلولی سرطان پروستات به این فکر افتادند که آیا متابولیت به خودی خود میتواند در بافت سلولی دیگری فعالیت داشته باشد؟ آنها با تمایز نورونهای دوپامین بیماری پارکینسون از سلولهای بنیادی پرتوان تحریک شده(iPSCs) که از یک بیمار مبتلا به این بیماری به دست آمده بودند، نورونها را با M۳۲۴ درمان کردند.
پژوهشگران دریافتند که این متابولیت به طور موثری تجمع آلفا-سینوکلئین(⍺-synuclein) را کاهش میدهد که پروتئینی است که وقتی به اشتباه به صورت تودههایی انباشته میشود، باعث التهاب عصبی، تخریب عصبی و مرگ سلولی میشود و از نظر ژنتیکی و عصبی با بیماری پارکینسون مرتبط است.
پژوهشگران میگویند، یافتههای آنها میتواند تأثیر بالینی قابل توجهی داشته باشد. اول، اثر همافزایی مشاهده شده روکاپاریب و M۳۲۴ میتواند بر آزمایشات بالینی برای مراحل پیشرفته سرطان پروستات تأثیر بگذارد، زیرا ترکیب هر دو میتواند در مقایسه با سایر داروهای سرطان مورد استفاده در این محیط مفید باشد. همچنین میتواند پیامدهایی برای ایمنی و اثربخشی دارو داشته باشد و تحقیقات بیشتر را ایجاب میکند.
در مورد پارکینسون، این مطالعه نشان داد که این متابولیت از نظر دارویی فعال است و پتانسیل استفاده مجدد را دارد که نشان دهنده راه جدیدی برای درمان این بیماری است.
پژوهشگران میگویند، ما به طور کلی نشان دادیم که متابولیتهای دارویی میتوانند پلیفارماکولوژی متفاوتی نسبت به داروهای اصلی خود داشته باشند که بر اهمیت عرضه متابولیتهای دارویی به صورت تجاری، ترکیب آنها در مطالعات پیشبالینی و مشخص کردن دقیقتر آنها در طول کشف و توسعه دارو برای درک جامع اثر داروها در کلینیک و پزشکی دقیق برای بیماران تاکید میکند.
این مطالعه در مجله Cell Chemical Biology منتشر شده است.
انتهای پیام