به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، به نقل از خبرگزاری فارس، دختر و پسری که در تدارک ازدواج هستند همیشه سوالاتی درذهن خود دارند که دوست دارند روز خواستگاری ازهمسر آینده خود بپرسند. اما چه سوالاتی برای شروع زندگی مشترک اهمیت دارد؟ اینکه ما بخواهیم از طرف مقابل بپرسیم رنگ مورد علاقه‌ات چیست؟! شاید برای آغاز این راه تاثیر زیادی نداشته باشد. سوالات خواستگاری قرار است لایه‌های زیرین شخصیت یک فرد را برای ما نمایان کند و شناخت درستی از همسر آینده‌مان به ما بدهد.
«دکتر فاطمه فروزش یکتا» روانشناس و روان درمانگر در این گفت‌وگو قرار است از مهارت پرسش‌های صحیح و هدفمند سخن بگوید.
یک سوال طلایی در خواستگاری که معمولا پرسیده نمی‌شود!
همین ابتدای گفت و گو قرار است پرده از یک سوال طلایی در خواستگاری برداریم که معمولا پرسیده نمی‌شود و از چشم زوجین دور می‌ماند. اینکه فردی به خواستگاری ما آماده باشد لزوما به این معنا نیست که او آمادگی لازم برای شروع یک زندگی مشترک را دارد. شکل گرفتن جلسه خواستگاری نشانه دهنده علاقه طرفین به ازدواج است نه آمادگی! باید بدانیم این فرد پختگی فکری لازم برای ازدواج را دارد؟ اصلا می‌تواند برای خانواده جدیدش با استقلال فکری تصمیم گیری کند؟
دکترفروزش یکتا معتقد است نباید از کنار این سوال طلایی به همین راحتی عبور کنیم و صرفا با یک جواب بله یا خیر قانع شویم! چرا که بی‌توجهی به این موضوع مشکلات زیادی را با خود به زندگی مشترک می‌آورد.
این روانشناس می‌گوید: «آمادگی ازدواج شامل جنبه‌های مختلف شناختی و فکری است و از همه مهم‌تر آمادگی روان شناختی است یعنی اینکه فرد پذیرش یک نفر دیگر کنار خودش را دارد؟ آیا آمادگی این را دارد که همه چیزش را به اشتراک بگذارد. تنهایی‌هایش، اموالش یا حتی بدنش را با شخص دیگری شریک می‌شود؟ بعضی افراد چنین طرز فکری ندارند تصور می‌کنند می‌توانند مثل زمان مجردی زندگی کنند مثلا هر وقت خواستند با دوستان خود سفر بروند یا هرمدت خواستند کنار خانواده خود باشند. این موارد نشان می‌دهد که فرد آمادگی لازم را هنوز ندارد و نمی‌داند که زندگی‌شان قرار است چه تغییراتی کند».
اول زخم شکست‌های عشقی را درمان کنید بعد وارد رابطه شوید!
«ازدواج کند درست می‌شود!» حتما شما هم بارها و بارها این جمله را شنیده‌اید. اینکه بعضی از افراد برای همه مشکلات روحی نسخه ازدواج می‌پیچنند و به جای آنکه برای برطرف کردن مشکل آن تلاشی کنند، حل آن را به دست ازدواج می‌سپارند. اما باید بگوییم که نه تنها این مسائل روحی با ازدواج برطرف نخواهد شد بلکه ازدواج، این چالش را عمیق‌تر و شدیدتر می‌کند. حالا از کجا متوجه شویم طرف مقابل مان، به قصد حل شدن مسائل و مشکلاتش پا در این رابطه نگذاشته و از سلامت روحی برخوردار است؟!
این روان درمانگر سرنخی برای شناخت چنین افراد به دست‌مان می‌دهد و می‌گوید: «یکی از بحث‌هایی که بسیار مهم است سلامتی فرد از نظر روحی، روانی و هیجانی است. برای مثال افرادی که قبلا تجربه ناموفق داشتند و یا شکست‌عشقی را تجربه کردند، اگر همچنان این موضوع را با خودشان حل و فصل نکرده باشند اجازه ازدواج ندارند. افرادِ دچار اضطراب شدید، وسواس، نگرانی و مشکلات روحی از این دست، اگر ازدواج کنند به چالش‌های جدی خواهند رسید. بنابراین در مشاوره پیش از ازدواج ما این موارد را می‌سنجیم، اگر کسی سلامت روحی کاملی نداشته باشد اجازه ازدواج ندارد و باید دوره‌ای به خودش زمان بدهد و مدتی را برای روان درمانی اختصاص دهد و آمادگی‌های لازم را کسب کند و بعد تصمیم بگیرد که ازدواج کند.»
پازل‌هایی که کنار هم جور نمی‌شوند
شاید شما هم زوج‌هایی را دیده باشید که از همه لحاظ جایگاه و وضعیت خوبی دارند اما کنار هم علی‌رغم همه این خوبی‌ها زندگی شیرینی را تجربه نمی‌کنند. اینجاست که می‌گوییم پازل‌هایی که کنارهم جور نمی‌شود. اگر در جلسات خواستگاری همه چیز و همه شرایط خوب بود حتما به این معنا نیست که شما نیمه گمشده فرد مقابل‌تان هستید. اما چرا؟!
فاطمه فروزش یکتا در پاسخ به این سوال می‌گوید: «بسیاری از اوقات هرچقدر هم همه چیز در ظاهر خوب باشد ولی زوجین بعد از تجربه زندگی مشترک با مشکلات زیادی روبرو شدند. تناسب و هماهنگی افراد در علایقشان، اهداف آینده، وظایف، دیدگاه‌های اعتقادی، سیاسی و… بسیار مهم است و ممکن است‌عدم توجه به آن مشکل ساز شود همان چیزی که در بحث‌های اسلامی با نام کفویت یاد می‌شود و توصیه می‌شود دونفر باید هم کفو باشند یعنی باهم دیگر تناسب داشته باشند. مثلا یک نفری می‌خواهد ادامه تحصیل بدهد وآمادگی اینکه بخواهد بچه دار شود را ندارد ولی همسرش دوست دارد هرچه زودتر بچه دار شوند. این موارد باید شناخته شود و مورد توافق قرار گیرد.»
شباهتها یا تفاوتها؛ مسئله این است!
یکی از بزرگترین خطاهای افراد این است که فکر می‌کنند اگر جذب افراد متفاوتی بشوند قرار است همدیگر را کامل کنند در حالیکه باعث بروز مشکلات جدی می‌شود مثلا یک فرد آرام و ساکت و درونگرا وقتی با یک فرد پر حرف و برونگرا ازدواج کند در ویژگی‌ها، رفتار و نیازهایشان بسیار باهم تفاوت خواهند داشت مثلاً یکی علاقمند است در مهمانی و گردش و خرید و جمع‌های شلوغ باشد ولی دیگری تنهایی و سکوت و آرامش را ترجیح می‌دهد. دکتر فروزش یکتا نیمه گمشده آدم‌ها را کسی می‌داند که شباهت بیشتری به آن‌ها داشته باشد و می‌گوید: «هرچقدر شباهت ازدواج بیشتر باشد آن ازدواج موفق‌تر است.»
پایان پیام
