به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، “سیلوسایبین“(Psilocybin) یک ماده توهمزا است که در “قارچهای جادویی” یافت میشود و این توانایی را دارد که مناطقی از مغز را که در افراد مبتلا به افسردگی بیشتر از حالت عادی از هم جدا شدهاند، به هم مرتبط کند و آنها را کمتر در الگوهای تفکر منفی قرار دهد.
این امر به ویژه برای کسانی که از افسردگی مقاوم به درمان رنج میبرند، بسیار مهم است. با این حال، در حالی که این اثر به طور گسترده مستند شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، ما هنوز دقیقا نمیدانیم که چگونه این ترکیبات روانگردان میتوانند شبکههای مغزی را تحت تاثیر قرار دهند.
اکنون یک مطالعه جدید که توسط گروهی از دانشمندان علوم اعصاب انجام شده است، با نقشهبرداری از مغز به دانش ما در مورد نحوه عملکرد “سیلوسایبین” در مغز افزوده است.
این مطالعه نشان داد که پس از دریافت دو دوز سیلوسایبین، نواحی خاصی از مغز افراد افسرده به هم پیوستهتر و انعطافپذیرتر میشوند و این تغییرات تا سه هفته پس از درمان ادامه دارد.
سیلوسایبین موفق میشود این کار را به روشی انجام دهد که سایر داروهای ضد افسردگی انجام نمیدهند. این امر نشان میدهد میتوان از سیلوسایبین برای درمان افسردگی به روشی منحصر به فرد استفاده کرد.
سیلوسایبین یا سایلوسایبین یک ماده روانگردان است که در کلاس “ایندول” و “تریپتامین” طبقهبندی میشود. قارچهای سایلوسایبین حاوی سایلوسایبین و سایلوسین هستند که برای مقاصد تفریحی و پزشکی جهت درمان افسردگی مورد استفاده قرار میگیرد. سایلوسایبین بعد از مصرف در بدن انسان به سایلوسین تبدیل میشود که دارای اثرات تغییر دهنده ذهن است. به طور کلی، این تأثیرات شامل سرخوشی، توهمات دیداری و ذهنی، تغییر در ادراک، حس تحریف شده از زمان و تجارب معنوی درک شده است. از عوارض جانبی آن نیز میتوان به حالت تهوع و وحشت اشاره کرد. در کل، اثرات سیلوسایبین بسیار متغیر است و به ذهنیت و محیطی که کاربر در آن زیست میکند، بستگی دارد.
اثر توهمزای این ماده به علت شباهت ساختاری شیمیایی آن به پیامرسان عصبی سروتونین است.
تصاویر یافت شده از نقاشیهای دیواری پیش از تاریخ و نقاشیهای سنگی اسپانیا و الجزایر امروزی حاکی از آن است که استفاده انسان از قارچ جادویی به دوران باستان بازمیگردد.
در سال ۱۹۵۹، “آلبرت هافمن” شیمیدان سوئیسی، ماده فعال سیلوسایبین را از قارچ جادویی جدا کرد و کارفرمای “هافمن”، داروی روانگردان خالص حاصل را برای استفاده در رواندرمانی به پزشکان در سراسر جهان فروخت. اگرچه قوانین محدود کننده دارو در اواخر دهه ۱۹۶۰ به طور فزایندهای محدود کننده تحقیقات علمی در مورد اثرات سیلوسایبین و سایر توهمزاها بود، اما محبوبیت آن به عنوان یک عامل تقویت کننده معنویت افزایش یافت.
شدت و مدت اثرات سیلوسایبین بسته به نوع قارچ، دوز، فیزیولوژی فردی و غیره متغیر است.
همانطور که در آزمایشهای انجام شده توسط “تیموتی لیری” در دانشگاه “هاروارد” در اوایل دهه ۱۹۶۰ نشان داده شد، سیلوسایبین پس از مصرف به سرعت به سایلوسین متابولیزه میشود که پس از آن بر روی گیرندههای سروتونین در مغز اثر میگذارد. اثرات این ماده به طور معمول از دو تا شش ساعت طول میکشد، اگرچه در افراد تحت تأثیر سیلوسایبین، ممکن است اثرات آن بسیار طولانیتر باشد، زیرا این دارو میتواند درک زمان را تحریف کند. سیلوسایبین دارای سمیت کم و پتانسیل آسیب کم است. با این وجود، نگهداری قارچ حاوی سیلوسایبین در اکثر کشورها غیرقانونی است و طبق بسیاری از قوانین ملی، این دارو به عنوان مواد مخدر طبقهبندی شده است.
اکنون از سال ۲۰۲۱، تحقیقات روی سیلوسایبین در مورد درمان اثرات بالقوه اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به تشخیص سرطان و اختلال در مصرف الکل است.
بعد از مصرف سیلوسایبین، طیف وسیعی از اثرات ذهنی شامل احساس گمراهی، بیحالی، سرخوشی، شادی و افسردگی ممکن است تجربه شود. در یک مطالعه ۳۱ درصد از داوطلبانی که دوز بالایی به آنها داده شده بود، احساس ترس قابل توجهی داشتند و ۱۷ درصد دچار پارانویای گذرا بودند.
دوزهای پایین این دارو میتواند اثرات توهمزا ایجاد کند. توهمات چشم بسته ممکن است رخ دهد که در آن فرد مبتلا، اشکال هندسی چند رنگ و توالیهای تخیلی زنده را میبیند. برخی از افراد گزارش میکنند که تجربهای مانند احساس لمس هنگام مشاهده رنگها را دارند.
سیلوسایبین در دوزهای بالاتر میتواند منجر به تشدید پاسخهای عاطفی، افزایش توانایی در درون نگری، بازگشت به تفکر بدوی و کودکانه و فعالسازی رد حافظه واضح با زیر بناهای عاطفی بارز شود. توهم بصری با چشم باز شایع است و ممکن است بسیار دقیق باشد، اگرچه به ندرت با واقعیت اشتباه گرفته میشود.
اثرات فیزیولوژیک این دارو شامل اتساع مردمک چشم(۹۳درصد)، تغییرات در ضربان قلب(۱۰۰ درصد)، تغییرات فشار خون (۸۴درصد) از جمله افت فشار خون(۳۴ درصد)، افزایش فشار خون(۲۸درصد) و بیثباتی عمومی (۲۲درصد) است. همچنین حالت تهوع(۴۴درصد)، لرزش(۲۵ درصد) و عدم توانایی جهتدهی صحیح یا محدود شدن حرکات(۱۶ درصد)گزارش شده است.
افزایش موقتی فشار خون ناشی از مصرف این دارو میتواند یک عامل خطر برای مصرف کنندگان دارای فشار خون بالا باشد.
یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۵ در انگلیس نشان داد که تهوع یا استفراغ در بیش از یک چهارم کسانی که در سال گذشته از قارچ جادویی استفاده کردهاند، احساس شده است، اگر چه این اثر بیشتر به دلیل قارچ است نه خود سیلوسایبین.
ضمن اینکه در یک مطالعه، تجویز دوزهای تدریجی روزانه سیلوسایبین به مدت ۲۱ روز، هیچ تاثیر قابل اندازهگیری بر روی سطح الکترولیت، سطح قند خون یا آزمایش سمیت کبدی نداشت.
نکته جالب اینجاست که سیلوسایبین به شدت بر درک گذشت زمان تاثیر میگذارد. مصرف کنندگان معمولاً احساس میکنند زمان دیر میگذرد و در نتیجه تصور میکنند که به نظر میرسد دقیقهها به اندازه یک ساعت میگذرند یا زمان ساکن شده است. مطالعات نشان داده است که سیلوسایبین به طور قابل توجهی توانایی افراد را در سنجش فواصل زمانی بیشتر از ۲.۵ ثانیه مختل میکند.
این نتایج با نقش دارو در تأثیر فعالیت قشر جلوی مغز و نقشی که قشر پیشانی در درک زمان دارد، سازگار است. با این حال، اساس عصبی-شیمیایی اثرات سیلوسایبین بر درک زمان با قطعیت شناخته نشده است.
استفاده از قارچ جادویی برای از بین بردن افسردگی شدید
مطالعات قبلی بر روی ترکیبات روانگردانهایی مانند الاسدی و سیلوسایبین، نویدهای قابل توجهی را در درمان انواع شرایط سلامت روان نشان داده است. در بسیاری از موارد، شرکت کنندگان در مطالعه بالینی پیشرفتهایی را در غلبه بر “اختلال اضطراب پس از سانحه”(PTSD) یا کنار آمدن با مواجهه با یک بیماری لاعلاج تجربه کردهاند.
“PTSD” نشانگان یا سندرمی است که پس از مشاهده، تجربه مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد که میتواند به مرگ یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحه جدی منجر شود.
با این حال از آنجایی که این مطالعات دقیقاً نشان ندادهاند که چگونه داروهای روانگردان، ذهن را دوباره سیمکشی میکنند، گروهی از عصبشناسان تصمیم گرفتند از فناوری تصویربرداری عصبی برای کاوش عمیق در مغز و یافتن پاسخها استفاده کنند.
محققان افرادی را که از افسردگی شدید رنج میبردند، ثبت نام کردند و سیلوسایبین یا یک داروی ضد افسردگی استاندارد را برای آنها تجویز کردند. این در حالی بود که شرکت کنندگان نمیدانستند کدام یک را دریافت میکنند.
تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی(fMRI) که عملکرد متابولیک را به تصویر میکشد، برای ثبت دو عکس فوری از فعالیت مغز آنها، یکی یک روز قبل از دریافت اولین دوز و دومی سه هفته پس از دریافت دوز نهایی استفاده شد. شرکتکنندگان همچنین در این مدت با متخصصان بهداشت روان ملاقات داشتند.
طبق مطالعه منتشر شده در مجله “نیچر مدیسین”(Nature Medicine)، شرکت کنندگانی که داروی ضد افسردگی دریافت کرده بودند، بهبود خفیفی در علائم خود در طول سه هفته گزارش کردند و فعالیت عصبی آنها در قسمتهای خاصی از مغز محدود شد. با این حال، افرادی که سیلوسایبین دریافت کرده بودند، بهبود سریع و پایدار از افسردگی خود را گزارش کردند و فعالیت عصبی آنها دچار چابکی شناختی شبیه به یک مغز سالم شده بود.
روانگردانها چگونه مغز را دوباره سیمکشی میکنند؟
“دیوید نات” رئیس مرکز تحقیقات روانگردانها میگوید: این یافتهها مهم هستند، زیرا برای اولین بار متوجه میشویم که سیلوسایبین متفاوت از داروهای ضدافسردگی معمولی عمل میکند و مغز را انعطافپذیرتر و روانتر میکند و کمتر در الگوهای تفکر منفی مرتبط با افسردگی مستقر میشود.
وی افزود: این مطالعه بر پیشبینیهای اولیه ما مهر تایید میزند و تایید میکند که سیلوسایبین میتواند یک رویکرد جایگزین واقعی برای درمان افسردگی باشد.
نتایج این مطالعه هیجان انگیز است، با این حال، این مطالعه دارای کاستیهایی مانند اندازه کوچک و بازه زمانی کوتاه مدت است. علاوه بر این، محققانی که در این مطالعه شرکت نداشتهاند، اظهار کردهاند که این یافتهها چندان تکاندهنده نیستند، اما توضیح بیولوژیکی جدید و قابل قبولی برای موفقیتهای درمانی مواد روانگردان ارائه کرده است.
بدیهی است که هیچ کس نباید بدون مشورت با پزشک یا درمانگر خود اقدام به استفاده از داروهای روانگردان کند.
محققان امیدوارند که یافتههای آنها راه را برای تحقیقات بیشتر در مورد توانایی سیلوسایبین در درمان سایر بیماریهای روانی هموار کند.